«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد) :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ما :: سينمای جهان
     صفحه‌اول     گزارش     گالري‌عكس     تبليغات     درباره‌ما     ارتباط‌ با ما     سينماي ما     
   
       جمعه 4 بهمن 1387 - 6:0         


دیوید فینچر پشت صحنه «ماجرای شگفت‌انگیز بنجامین باتن»


«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

سینمای ما - امیر قادری - می‌خواستم این مطلب را فردا صبح بنویسم و حالا نصفه شبی از خواب پریده‌ام و امیدوارم این را که نوشتم، بلکه آرام بگیرم. بلکه فیلم رهایم کند. شاهکار تازه دو استاد محبوب‌ام، دیوید فینچر و اریک راث، در مقام کارگردان و فیلمنامه‌نویس، بی‌خواب‌ام کرده و به وجدم آورده و در عین حال دارد مغزم را می‌خورد.



رابطه سینما و عنصر «زمان»، پیچیده و انکار ناپذیر است و هر وقت هنرمندی بخواهد انرژی حاصل از ترکیب این دو را آزاد کند، کاری که مثلا سرجولئونه در «روزی روزگاری در آمریکا» کرد، تماشاگرش را داغان می‌کند. چه رسد به این فیلم آخر فینچر بزرگ، یعنی «ماجرای شگفت‌انگیز بنجامین باتن»، که اصلا به شکلی مستقیم و بی‌رو دربایستی کاوشی عمیق در مفهوم «زمان» است. داستان آدمی که پیر به دنیا می‌آید و در طول زمان جوان می‌شود، در حالی که آدم‌های اطراف‌اش، مثل ما، مسیری معمول به سمت پیر شدن را طی می‌کنند. این طوری از درک معمولی که از مسیر عمرمان داریم، آشنایی‌زدایی می‌شود. برکت و خشونت گذشت زمان، را با تمام وجود حس می‌کنیم. در لحظه‌ای که مسیر زندگی مرد با زن محبوب‌اش در یک لحظه تلاقی می‌کند. و با سرعتی بیش از حد معمول می‌گذرد. چون عمرشان بر دو بردار متقابل، مطابق است و نه همچون شکل طبیعی‌اش، دو بردار موازی پس لحظه با هم بودن زودتر پر می‌زند. فیلم را می‌بینید و به احتمال مرگ همه عزیزان‌تان فکر می‌کنید... امسال برای هیچ فیلمی این قدر دل‌ام نخواسته یک نقد مفصل و طولانی بنویسم، که برای این یکی. بعد همه این‌ها را ترکیب کنید با اجرای درجه یک فیلمساز، تا حال‌ام را بفهمید. «ماجرای شگفت‌انگیز بنجامین باتن»، قطعا تبدیل به یک کلاسیک خواهد شد. شاهکاری که نه در موزه‌های فیلم و در کتاب‌های نقد و ستون‌هایی از این قبیل که می‌نویسم و می‌خوانید، که در دل مردم خواهد ماند. فیلمی که پسران به پدران نشان می‌دهند و عاشقان به هم هدیه می‌کنند. فینچر و راث در این جا، دو راوی بزرگ‌اند که بار دیگر مقام شامخ داستان‌گوهای بزرگ تاریخ سینما را به تماشاگر تصویرزده این سال‌ها یادآور می‌شوند. و این البته آغاز زندگی ما با این فیلم و نوشتن ما برای این فیلم است. فقط کاش آن را در نسخه خوب‌اش ببینید و با زیرنویس درست و درمان. هدرش ندهید. «ماجرای شگفت‌انگیز بنجامین باتن» در کنار «وال‌ - ای» و «شوالیه تاریکی» و «در بروژ»، قطعا در مجموعه بهترین فیلم‌های سال 2008 قرار می‌گیرد.
... و حالا که در انتهای سال مسیحی قرار گرفته‌ایم، حالا که تعدادی از مطرح‌ترین فیلم‌های سال گذشته را دیده‌ایم، بد نیست چند کلمه‌ای درباره‌شان بنویسم. شاید به دردتان خورد. درباره فیلم محبوب‌ام «ماجرای شگفت‌انگیز بنجامین باتن» که حرف زدیم، و حالا برویم سراغ بقیه:



«فراست/نیکسن»:
درباره مجموعه‌ مصاحبه‌های دیوید فراست، مجری تاک شوهای تلویزیون با ریچارد نیکسن، پس از رسوایی واترگیت. بیش از آن که قرار به یک جور افشاگری بر اساس حقایق تاریخی باشد، یک ضرب شست تصویری پر از جزئیات است. حاصل کار ران هاوارد فیلمساز که خودش را به موضوع سپرده و جوهره سینمایی‌ سوژه را در تمام ابعاد بیرون کشیده. هاوارد در این جا یک سینماگر است که به یک موضوع تاریخی خیره شده، و نه یک مورخ یا یک افشاگر. طبعا اما در مراحل بعدی فیلم از عهده این قبیل مسئولیت‌ها هم به خوبی برمی‌آید. لذت فیلمساز در کار با مدیوم‌اش، به تماشاگر هم منتقل می‌شود. دیوید فراست همان قدر از افشای حقیقت اغنا می‌شود و به وجد می‌آید که ران هاوارد از ساختن این فیلم.


«وال - ای»:
نکته اصلی این جاست که به این انیمیشن کمپانی پیکسار، نباید به عنوان یک کارتون نگاه کرد، چون از اساس یک فیلم سینمایی زنده کامل است. تصاویر فیلم از مرز نقاشی عبور می‌کنند. هنرمندان و صنعت‌گران کمپانی پیکسار، در این بهترین محصول‌شان، موفق می‌شوند یک جهان خودبسنده خلق کنند. این فرق می‌کند با موش‌ها و ماهی‌ها و هیولاهای انسان‌نمای کارتون‌های قبلی. حالا در این جهان یک موجود تازه داریم به اسم وال – ای که در کنار آدم‌ها قرار می‌گیرد و قرار است ما را به آرمان‌های اولیه انسانی برگرداند. عروسک خود «وال-ای» را سفارش داده‌ام. باعث دلگرمی است. این طوری حضور و وجود این عنصر ظاهرا مجازی بیش‌تر باورمان می‌شود. عشق مولد فیلم قابل توصیه است.



«شوالیه تاریکی»: یک محصول استودیویی پرخرج بر اساس کمیک بوک‌های بارها تعریف شده بتمن که اتفاقا اصلا قابل پیش‌بینی از آب درنیامده. ثابت می‌کند که یک فیلم سینمایی با چنین ابعاد و سابقه و پیشینه‌ای هم می‌تواند غافل‌گیر کننده و حتی تجربی از آب درآید. «جوکر» فیلم، شخصیت‌های‌ منفی تاریخ سینما را وارد تعاریف و چارچوب‌های تازه‌ای می‌کند و در عین حال تصویر درجه اولی می‌سازد از آن چه تمدن امروز از آن هراس دارد. در عین حال کل فیلم به یک کارخانه عظیم و پیچیده تولید سرگرمی می‌ماند که در آن دندانه‌های همه چرخ دنده‌ها برای رسیدن به هدف، درست و دقیق کار می‌کنند.



«در بروژ»:
لحن روزگار ما را دارد. ترکیبی از شکوه و فانتزی. حقیقت و دروغ. تراژدی و کمدی. همان دنیایی که فقط باید نگاه‌اش کرد. نباید به‌اش دست زد. آن‌هایی که می‌خواهند کمی معصومیت و اخلاق به آن اضافه کنند، تعادل مبهم و شکننده‌اش را به هم می‌ریزند و داستان ما از این جا شروع می‌شود. شش ماه پیش در شماره‌های اول همین ستون نوشتم که قطعا یکی از بهترین فیلم‌های سال خواهد بود و به نظرم هنوز همین ‌طور است. تارانتینویی‌ترین فیلم سال. طنز اصیلی دارد. سهم مستقل‌هاست از این فهرست.
×××
درباره باقی فیلم‌ها اگر عمر و فرصتی بود، بعدا حرف می‌زنیم. حالا عوض‌اش می‌خواهم بخش‌هایی از یادداشتی را نقل کنم نوشته رضا امیرخانی، نویسنده موفق معاصر، که داستان‌هایش را متاسفانه نخوانده‌ام، اما این حرف‌های آقای نویسنده، عالی است:
«رمان‌نويس [امروز] رمان مي‌نويسد براي رئيسِ اداره‌ شخم آق‌قلا و جايزه هم تخمِ باقلا مي‌گيرد، بعد مي‌گويد چرا به من نوبل نداده‌اند و چرا مردم كار مرا نمي‌خوانند و چرا سطحِ مطالعه پايين است و چرا. به اين مي‌گويند رمان‌نويسِ مشرك! تو براي رئيسِ اداره‌ شخم و تخم نوشته‌اي، كارت را هم سلف‌فروشي كرده‌اي و مزدت را هم پيش‌پيش گرفته‌اي، ديگر شريك مي‌خواهي براي چه؟!
حالا به جاي رئيسِ اداره‌ي شخم، هر نهاد مزاحم ادبيات ديگري را جا‌يگزين كن. دولتي و انقلابي و ضد‌انقلابي و... رمان‌نويس مي‌نويسد براي چهار تا منتقد. چهار تا منتقد هم چهل نقد برايش مي‌نويسند در چهارصد رسانه. ديگر از كسي طلبي ندارد كه! مي‌نويسد براي محفل پنجاه نفره‌ روشن‌فكري. تيراژ كتابش هم دست بالا مي‌شود پانصد تا! يعني هر كدام از اعضا ده كتاب را هم هديه مي‌دهند به رفقا. اين غايت قصواي نگاهش به‌به و چه‌چه همين پنجاه تا بوده است ديگر...
جريانٍ غالبِ رمان‌نويسي در كشور ما هم‌چه جرياني است؛ گل‌خانه‌اي و انكيباتوري و در حد مبتذلِ كلمه، آماتوري. جوايز، دولتي و غيردولتي، انقلابي و ضدانقلابي، روي هم‌چه جرياني سوار مي‌شود. مسؤولان فرهنگي در هم‌چه جرياني سياست‌گذاري مي‌كنند. و متأسفانه نويسنده‌گان هم در چنبره‌ مبتذلِ هم‌چه جرياني گرفتار مي‌شوند. به هم جايزه مي‌دهند و هم‌ديگر را نقد مي‌كنند و پشت سر هم صفحه مي‌گذارند! فرمولِ نوشتن هم در چنين جرياني روشن است. آن‌چه روشن نيست، فرمولِ نوشتن براي مردم، براي زمان و براي ادبيات است.

رمان‌نويسي كه براي مردم و زمان و ادبيات بنويسد، در اين سه شريكي نمي‌خواهد. نه گرفتار نگاه مسؤولِ اداره‌‌ شخم است، نه پريشان نگاه رسانه‌ بي‌گانه. فارغ از جريان گل‌خانه‌اي وضعِ رمان و رمان‌خواني در ايران شبيه هست به بسياري جوامعِ ديگر. هيچ رمان خوبي نيست كه خوانده نشود و مردم آن را تشويق نكنند...»
در آستانه جشنواره فیلم فجر خواستم بگویم که اوضاع غالب سینمای ما هم بر همین منوال است. و آن فیلم‌های بزرگی که درباره‌شان صحبت کردیم، از همین بلاها به دورند؛ «ماجرای شگفت‌انگیز بنجامین باتن»، «وال‌ - ای»، «شوالیه تاریکی» و «در بروژ»، بنا به قول امیرخانی (که البته این را درباره ادبیات امروز ما گفته) فیلم‌هایی‌اند که «برای مردم، براي زمان و براي سینما» ساخته شده‌اند.
amirghaderi@cinemaema.com



       
       
به روز شده در : دوشنبه 30 دي 1387 - 3:21

_pgprintthis |_pgsendthis |

نظرات

sahereh
دوشنبه 30 دي 1387 - 8:29
-3
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

من هم موافقم که فیلم بنجامین یک شاهکاره وامیدوارم درمراسم اسکاربیشتربهش توجه کنند چون گلدن گلاب بهش بها نداد.

احسان
دوشنبه 30 دي 1387 - 14:59
4
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

مثلا می خوای بگی خیلی می فهمی که فیلم slumdog millionaire رو انتخاب نکردی ؟؟؟ خوبه حداقل فهمیدی که in bruge و the dark knight بهترین فیلمای سال هستن.جای شکرش باقیه.کم کم داری یه چیزایی می فهمی.برات خوشحالم نماینده نسل جوان.

مسافران
دوشنبه 30 دي 1387 - 17:5
3
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

فکر می کنم میلیونر زاغه نشین را فراموش کردی !!!

سر بزنید خوشحال می شوم

موحد
دوشنبه 30 دي 1387 - 17:50
-2
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

وال یی و شوالیه تاریکی رو دیدم خیلی عالی بودن.بقیه رو ندیدم.درضمن ایرون من فیلم خیلی خوبیه .چیزی از این فیلمهایی که در بالا ذکر شده کم نداره.chipshop هم شاهکاری بود برای خودش

Red Ribbon
دوشنبه 30 دي 1387 - 20:27
2
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

غیر از فراست نیکسن که اطلاع چندانی در موردش ندارم با فیلمها موافقم مخصوصا اثر استاد فینچر " بنجامین باتن"

مهرداد
دوشنبه 30 دي 1387 - 21:17
1
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

ليست كاملا منصفانه اي است.

اين 5 فيلم واقعا موفق ترين فيلمهاي سال بودند.

متشكرم

سهیل
دوشنبه 30 دي 1387 - 21:51
1
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

خوندن نوشته هات واقعا لذت بخشه ولی این یکی به خاطر حرفاییه که راجع به فینچر و The Curious Case of Benjamin Button و In Bruges زدی حسابی ذوق زده ام کرد. انتخاب فیلم ها عالی بود...

sadegh
دوشنبه 30 دي 1387 - 22:44
0
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

ملیونر زاغه نشین فیلم خوبیست ولی در رده اسکار نیست. کارگردانی ان در رده اسکار هست ولی دیوید فینچ بمراتب سر تر است.

سیارش
دوشنبه 30 دي 1387 - 22:46
1
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

نظر من همون شوالیه تاریکیه...

عالی بود...

کیف کردم!

mohamad reza moghadam
سه‌شنبه 1 بهمن 1387 - 3:41
0
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

benjamin baten behtain film sale 1shahkare bozorg az ostade mosalame cinama finchere kabir motmaen bodam ke amire ghaderi az film khoshesh miad

شاهنگ
سه‌شنبه 1 بهمن 1387 - 5:25
-1
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

بنجامین باتن نه تنها بهترين فيلم سال ،كه فيلمي جاودانه خواهد شد

؟
سه‌شنبه 1 بهمن 1387 - 9:24
1
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

مزخرف نگو.....

منقدای ایرانی را چه به تحلیل فیلمهای بزرگ جهانی و اون هم با این رده بندی های خاله زنک بازیشون چون کارگردان و فیلمنامه نویس را دوست دارند؟

برو همون به خیابانیت بچسب و شارلاتان و کما را نقد کن...

امین
سه‌شنبه 1 بهمن 1387 - 13:26
0
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

شوالیه تاریکی بهترین فیلم سال است.

امين
سه‌شنبه 1 بهمن 1387 - 17:22
-3
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

خوب واقعاً ليست خوب و منصفانه اي بود .فيلم ميليونر زاغه نشين بد نبود اما اصلا در حد اين 5 تا كه هيچ شايد تو 15تاي اول هم نبود شايد بينندشو غافلگير كنه چون وقتي خواستم ببينم فكر نمي كردم فيلم خوبي باشه ولي وقتي واقع گرايانه بش نگاه كني مي بيني فيلماي زيادي بهتر از اون بودن مثل گران تورینو يا حتي بچه عوضي


چهارشنبه 2 بهمن 1387 - 2:1
3
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

منم موافقم که میلیونر زاغه نشین فوق العاده چیزی مثل شهر خدا فرناندو میرس بود به نظرم وال ای هم خیلی خوب بود همینطور گرن تورینو که تسلط کامل ایستوود را به رخ می کشید ولی بچه عوضی چندان رضایت بخش نبود اما بنجامین باتن آنقدر که باید یک فیلم 150 میلیون دلاری فینچر خوب باشد نبود

سینا فخاریان
چهارشنبه 2 بهمن 1387 - 14:47
0
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

اقای قادری بهترین فیلم سال را ماجرای عجیب بنجامین باتن می دانند در حالیکه در لیست بظاهر خوبشان هیچ خبری از فیلم خلاق واستثنایی زاغه سگ ملیونر نیست البته زیاد عجیب نیست چاون ایشان ÷ارسال هم فیلمی را بهترین فیلم می دانستند که از همین فیلمساز بود

امیر حسین
پنجشنبه 3 بهمن 1387 - 7:52
0
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

به نظر من اسکار امسال بر خلاف میلم ماله(100%) slumdog milioner هستش! حالا ببینید

سعید
پنجشنبه 3 بهمن 1387 - 8:17
0
موافقم مخالفم
 
«بنجامین باتن»؛ بهترین فیلم سال؟! (امیر قادری درباره 5 فیلم برتر سال 2008‌اش می‌نویسد)

مدتها منتظر شاهکار استاد فینچر بودم . دو سه بار اول که فیلم رو میدیدم و فقط به کارگردانی استاد درود می فرستادم . و بعد به این فکر افتادم که اگر بودا در دهه ی سوم زندگیش به راز زندگی پی برد و تازه فقر و بیماری و مرگ رو در کنار انسان باور کرد ، بنجامین در سنین کودکی ، خیلی زودتر معنی زندگی رو درک کرد . برای جدایی از معشوق و مرگ عزیزاتش اشک نریخت چون به این باور رسید که : " میتونی مثل یک سگ عصبانی ، به وقایع و طوری که اتفاق افتادند بد و بیراه بگی ، میتونی سرنوشت رو لعن و نفرین کنی ، ولی وقتی به اخر رسیدی ، مجبوری رها کنی "

از همین الان منتظر شاکارهای بعدی استاد هستم :

Ness

Heavy Metal

Black Hole

Rendezvouz with RAMA

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  




           

استفاده از مطالب و عكس هاي سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سايت سينماي ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : تهران ما ، مشهد ما ،  سينماي ما ، تئاترما ، خانواده ما ، اينترنت ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Copyright 2005-2007, cinemaema.com