ديده‌هاي شيدا شيرازي از روز چهارم جشنواره فيلم برلين + عكس‌هاي اختصاصي سينماي ما :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ما :: سينمای جهان
     صفحه‌اول     گزارش     گالري‌عكس     تبليغات     درباره‌ما     ارتباط‌ با ما     سينماي ما     
   
       پنجشنبه 24 بهمن 1387 - 22:7         

       



ديده‌هاي شيدا شيرازي از روز چهارم جشنواره فيلم برلين + عكس‌هاي اختصاصي سينماي ما

برلین - يکشنبه هشتم فوريه
اختصاصي سينماي ما – شيدا شيرازي – برلين: روز چهارم روز خشم بود و با رفیع پیتز كه اين‌جا براي داوری فیلم‌های اول آمده ملاقات كردم. هم منشا خیر شدم و هم حسابی از دست الجزیره ناراحتم!

ساعت 9 صبح
شال وکلاه کرده‌ايم که فيلم «گيگانته» که ساعت 9 پخش مي‌شود را ببینيم. طبق برنامه‌ريزی فستيوال، ساعت 9 صبح سئانس مخصوص خبرنگاران است که صبح‌ها خبرنگاران فيلم مي‌بينند و ظهر همان روز نشست خبری فيلم برگزار می‌شود. خلاصه اين‌که خیلی دقیق این برنامه‌ريزی اجرا می‌شود.
صبح همان فيلم «گيگانته» ساخته آدريان بينيز را ديدم که فيلم بدی نبود ولی از وقتی که «درباره الی» خودمان را ديده‌ام هيچ فيلمی به چشمم نمی‌آيد و به ذهنم خطور هم نمی‌کند که فيلم ديگری بتواند نظر داوران را جلب کند! از سينما که آمدم بيرون ديدم از طرف رفيع پيتز با تماس گرفته‌اند که برای مصاحبه پیشش بروم.

ساعت 12:30
در لابی هتل مردين برلين که چند صد متری دورتر از محل جشنواره است، با رفيع قرار دارم. دم در هتل مي‌بينمش که سيگاری گيرانده است. جلو مي‌روم و خودم را معرفی می‌کنم. از آشناييم ابراز خوشوقت مي‌کند و اجازه می‌خواهد سيگارش را تا آخر بکشد. سيگارش را مي‌کشد و داخل می‌آيد. منیجر آلمانی که به اين قصد آنجا ايستاده بود که ما را به همديگر معرفی کند، از ورود ما با هم تعجب کرد. گفتم ما ايرانی‌ها همديگر را زود پيدا مي‌کنيم!
از رفيع از چگونگی انتخاب شدنش به عنوان داور بخش فيلم نخست پرسيدم و از رابطه‌اش با برليناله و کارهای جديدش و جشنواره فجر البته.
از طرز جواب دادن رفيع حس کردم دلش در ايران و با جشنواره فجر و فيلم در حال فيلم‌برداری‌اش «شکار» است.
گپ کوتاهی که قرار بود با هم داشته باشيم حدودا نيم ساعتی به طول انجامید. رفيع پيتز به نظرم سواد سينمايی خوبی دارد و صداقت از گفتارش پيداست. در اين مصاحبه اختر قاسمی از خبرگزاری گويا و شکوه جيرودی از مجله نقش‌آفرينان هم همراهی‌ام کردند که آنها هم از فرصت پيش آمده استفاده کرده و سوالات‌شان را پرسيدند. به این خاطر است که مي‌گويم سينمای ما و خبرنگار ويژه‌اش که بنده باشم به همه خير می‌رسانيم!

ساعت 14:30

با اصغر فرهادی و عوامل فيلم برای مصاحبه قرار داريم. در آسانسور اصغر فرهادی را مي‌بينم. خودم را معرفی مي‌کنم که مي‌شناسد و می‌گويد که منتظرتان بوده‌ام و مي‌رود برای مصاحبه. ما توی نوبت هستيم که در اين فاصله منيجر آلمانی با اضطراب وارد مي‌شود و مي‌گويد که وقت ما را سهوا (عمدا؟؟) به تلويزيون الجزيره داده است!!! و ما بايد برويم و بعدا با ما تماس خواهند گرفت و وقت مراجعه بعدی را تعیین خواهند کرد. فکرش را بکنيد! اين تلويزيون الجزيره کلا با من لج است! اگربن لادن هم بود ترجيح می‌داد با من مصاحبه کند!

آقای فرهادی که مشغول مصاحبه بودند و نمی‌ديدند که چطور ما اين‌جا دمغ شده‌ايم، ما هم سرشکسته برگشتيم. دم در با يک خبرنگار هم صحبت شدم که از جزاير قناری می‌آمد. جايی که فيلم اصغر فرهادی پارسال در جشنواره‌اش شرکت کرده بود و جايزه بهترين فيلم را هم برده بود. خيلی دوست داشت با فرهادی مصاحبه کند اما وقت او را هم به الجزيره داده بودند! به من گفت که از طرف رييس فستيوال کشورش مامور شده است که در برليناله فيلم ببيند و فيلم‌های خوب را انتخاب کند. «درباره الی» حسابی شيفته‌اش کرده بود و مي‌گفت ديشب تلفنی با ریيس جشنواره خودشان صحبت کرده و «درباره الی» را توصيه کرده است. خلاصه کلی التماس دعا داشت که اگر من با فرهادی حرف زدم، پيغام و شماره‌اش را بدهم. من هم گفتم چشم. نگفتم که ما اينجا عامل خير شده‌ايم؟!

ساعت 16:30
بعد از ضربه سنگينی که از الجزيره خوردم گفتم بروم و یک فيلم خوب ببينيم تا اصطلاحا دلم باز شود. امشب اکران جهانی فيلم «خشم» از سالی پاتر با بازی جود لا و استيو بوشمی و ليلی کول بود. همراه دوستان راهی شديم که اين فيلم را ببينم که اميرحسين بيرجندی هم به ما پيوست. فيلم با نمای نزديک از صورت يک پسربچه هندی توزیع‌کننده پيتزا شروع شد که با دوربين حرف مي‌زد. دقيقا مانند فيلم «چه کسی امير را کشت» خودمان. هنرپيشه‌های فیلم هيچ سکانس مشترکی با هم نداشتند و فيلم مکالمه تک نفره هنرپيشه‌ها رو به دوربين که اسمش را ميکل آنجلو گذاشته بودند بود. جريان فيلم هم دقيقا شبيه «چه کسی امير را کشت بود» و ما را در حيرت فرو برده بود که اين ايده را کی از کی دزديده؟
اين فيلم بدترین فيلم جشنواره تا به اينجا بود و نیمی از تماشاگران اواسط فيلم سالن را ترک کردند. برای ديدن اين‌که اين فيلمساز به نسبت موفق چه فکری پيش خودش کرده که اين فيلم را ساخته به نشست مطبوعاتی‌اش رفتيم که به نظر من به همان بدی فيلم بود و حتی شوخی‌های استيوبوشمی هم نتوانست حالی به جمع بدهد. البته بين خبرنگاران عده‌اي بودند که از سالی پاتر به خاطر اين اثر هنری -A Piece Of Art- تشکر هم مي‌کردند!!! اين وسوسه در کل نشست مطبوعاتی با من بود که از او بپرسم: آيا واقعا سينما اين است؟

اواخر شب بود که ترانه "يکشنبه غمگين" را گوش دادم به انتظار فردا.



       
به روز شده در : چهارشنبه 23 بهمن 1387 - 5:3

_pgprintthis |_pgsendthis |

نظرات

حامد صرافی زاده
پنجشنبه 24 بهمن 1387 - 14:30
0
موافقم مخالفم
 
ديده‌هاي شيدا شيرازي از روز چهارم جشنواره فيلم برلين + عكس‌هاي اختصاصي سينماي ما
حداقل بنویسید که متن تصحیح شد بله درستش اینه A Piece Of Art
- بله دوست عزیز. متن تصحیح شد.
اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  




           

استفاده از مطالب و عكس هاي سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سايت سينماي ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : تهران ما ، مشهد ما ،  سينماي ما ، تئاترما ، خانواده ما ، اينترنت ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Copyright 2005-2007, cinemaema.com