اختصاصی سینمای ما – پیمان جوادی: «چند روزی در سپتامبر» فیلمی درباره یک مامور سازمان سیا و انبوهی از مشکلات کاری، گرفتاریهای شخصی و کارهای ناتمام و امیدواری وی به حل و فصل آنهاست. فیلم با تصاویری سرخوشانه و در عین حال عجیب و غریب از پنجم سپتامبر 2001 در پاریس آغاز شده و 5 روز بعد در ونیز به پایان میرسد. مجموعهای از توطئهها، دروغها و دسیسهها با استفاده از ویژگی خاص هرکدام از بازیگران در نقشهایی که به آنها محول شده –با کمترین گویش انگلیسی– اما با رگههایی عاری از هرگونه ظرافت و خوش سلیقگی با استفاده از طنز و کمدی در ماجراها و حوادث، فیلم را از همان ابتدا به شکست میکشاند.
فیلم به لحاظ بصری برای اولین تجربه کارگردانیِ فیلمنامهنویس باتجربه و باسابقهای مثل سانتیاگو آمیگورِنا قابل قبول است. او نشان داده که بیش از هرچیز عاشق سینمای هنری اروپا –بخصوص فرانسه– است که این مهم را میتوان از فیلمنامههای او به خوبی دریافت. نخستین فیلم آمیگورِنا در مقام کارگردان هم درباره کوشش و تلاش پدری تک و تنها برای نجات و خلاصی از دست مزاحمت آمریکاییها و بیرون کشیدن خود از زیر سایه سنگین سرویسها اطلاعاتی این کشور است.
ایرِن (ژولیت بینوش) مامور فرانسوی باتجربه و باسابقه سازمان سیا 10 سالی ست که یکی از همکاران سابقش و جاسوس پیشین سرویس مخفی به اسم اِلیوت (نیک نولتی) را ندیده و هیچ اطلاعی از او نداشته است، تا اینکه او به شکلی غیرمنتظره با ایرِن تماس میگیرد تا دخترش اورلاندو (سارا فورستِر) را به نزدش آورد. اورلاندو زمانیکه تنها 12 سال بیشتر نداشت پدرش از سوی دادگاهی در آمریکا برای شناسایی هویت زن فرانسوی مردهاش احضار شد، تا این زمان دیگر او را ندیده است. اورلاندو که در یک شهر کوچک فرانسوی و در میان آدمهایی سبک مغز و سادهلوح بزرگ شده و رشد کرده به شدت از آمریکا متنفر و بیزار است. در واقع او دارای عقاید کاملا ضدآمریکایی ست. او با اَخم و تَخم ایرِن را به اتاق هتلی در پاریس مشایعت و همراهی میکند. آنجا جایی ست که 10 سال پیش پدرش هنگام خداحافظی و عزیمت به آمریکا به او قول داده بود تا بار دیگر در همانجا او را ببیند، اتفاقی که هیچگاه نیفتاد. این هتل قدیمی، سوت و کور و بدون مشتری ست، اما بعد از ورود آنها پر از افراد مختلف و مسافرهایی عجیب و غریب میشود. در این میان سر و کله یک پسر جوان آمریکایی (تام رایلی) که در به در به دنبال یافتن نشانی از ناپدریاش است پیدا میشود. نولتی هم از این قضیه باخبر است اما در حال حاضر مجبور است با هویت جدیدی آفتابی شود تا برایش مشکلی پیش نیاید. شوخیهای واقعی فیلم زمانی شروع میشود که شخصی به اسم ویلیام پوند (جان تورتورو) برای گرفتن اتاق و اقامت چندروزهای در پاریس وارد این هتل بیستاره میشود. تورتورو به ظاهر یک نماینده سیاسی دولت آمریکاست –اما مامور سیا– که به چند زبان مختلف مسلط بوده و از آن دسته آدمهای عجیب و غریب و خود هجویه محسوب میشود. در ضمن او از آن دسته آدمهایی ست که زیاد اظهار فضل میکنند، به طوریکه همیشه پبش از هرکدام از ماموریتهای آدمکشیاش ابیاتی شعر را با صدای بلند میخواند. او آدمی شاد، سرخوش و بسیار فعال و خستگیناپذیر است که به دلیل مصونیت سیاسی که دارد خود را ملزم به انجام هر کاری میداند. پوند که 10 سال پیش دوستی و رابطه نزدیکی با الیوت داشته در جایی از فیلم با زبان فرانسوی فریاد میکشد: "من فقط آدم حسابیها رو میکشم". البته در این میان دو بانکدار بدجنس و نابکار (ماتیو دِمی، سعید آمادیس) هم به شدت مشتاق دیدار و ملاقات با الیوت هستند.
دیالوگهای فیلم به طور متناوب مبهم و دوپلو هستند یا اینکه جملاتی قصار و طولانی، که این امر نمیتواند چندان مورد خوشایند تماشاگران قرار گیرد. ایرِن هم با کاراکتر گاه عجیب و بیثبات خود باعث سردرگمی بیشتر تماشاگران میشود. او مدام میان شخصیت بیرحم و سنگدل جاسوس و مامور مخفی و شخصیت صاف و ساده و تقریبا سادهلوح و با آن پوشش دخترانه و رفتار و کردار بچهگانه در رفت و آمد است. الیوت هم تمام توجه و فکر و ذهناش به سوی این است که کجا و در چه مکان امنی با بچههایش ملاقات و دیدار داشته باشد. او بالاخره میتواند ترتیب قرار ملاقاتی در 10 سپتامبر در ونیز ایتالیا با بچههایش بدهد.
فیلم به شکلی تعمدی و آگاهانه روایتی درهم و برهم و از هم گسسته دارد تا جایی که بالاخره روایت شکلی سرراست به خود گرفته و نوبت به نتیجهگیری در پایان فیلم میرسد. اما جالب اینجاست که در طول داستان فیلم هر اتفاقی که حادث میشود به شکلی به ایرِن ختم میشود. او مدام و اغلب اوقات عینکش را از چشم برمیدارد، که در این هنگام پرده یا قاب تصویر به شکلی نا واضح و نامحسوس شفافیت قبلی خود را ازدست میدهد. فیلم پیش از آنکه موضوع خود را از حملات تروریستی یازدهم سپتامبر الهام گرفته باشد، شاید اشاراتی به آگاهی سرویسهای اطلاعاتی از وقوع این حادثه و سود و منفعت جستن شرکتهای بزرگ تجاری از آن داشته باشد.