فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی) :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ما :: سينمای جهان
     صفحه‌اول     گزارش     گالري‌عكس     تبليغات     درباره‌ما     ارتباط‌ با ما     سينماي ما     
   
       يکشنبه 9 آبان 1389 - 1:10         

                       

فرار از زندان


فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی)

سینمای ما - تداوم موفقیت و افزایش استقبال از سریال «24» فاکس را تشویق به ساخت سریال‌های دنباله‌دار نمود، روندی که ادامه موفقیت آن در فصول بعدی امری دشوار و بسیار مشکل به نظر می‌رسد. «فرار از زندان» از جمله این سریال‌هاست که درام جاری در آن و بازی قوی و تأثیرگذار بازیگر اصلی آن وینتورث میلِر از جذاب‌ترین و مهم‌ترین عوامل موفقیت آن محسوب می‌شود (مشابه «THeOC» و «گردهمایی»). میلِر یکی از ارکان اصلی –و غیر قابل چشم‌پوشی– این سریال است که به طور عمد و آگاهانه باعث زندانی شدن خود می‌شود، با این امید که در فرار و رهایی از زندان به برادر بزرگترش در بند محکومان به مرگ کمک کند.
با این حال، دنباله‌رَوی از «24» و سرمشق و الگو قرار دادن آن و همچنین ایجاد تعادل و جذابیت بیشتر در فرار و رهایی آنها در «فرار از زندان» شکل می‌گیرد. مفهوم کلی جسارت و تهور می‌تواند مرهون و مدیون هر کدام از مجموعه فیلم‌هایی با این موضوع در تاریخ سینما باشد، از جمله «فرار از آلکاتراز» (دان سیگِل-1979) و حتی «نوادا اِسمیت» (هِنری هاتاوی–1966) تا «رستگاری در شاوشنگ» (فرانک دارابونت-1994). جسارت و بی‌باکی از جمله صفات مورد توجه انسان‌ها در طول تاریخ بوده است و یکی از ویژگی‌ها و نکات مهم این مجموعه تلویزیونی نیز محسوب می‌شود. بی‌تردید موضوع این سریال چیزی ست وسوسه‌انگیز و جذاب، یک فرار و گریز شیطنت‌آمیز و بازیگوشانه که می‌تواند به خوبی در خلال بیش از 20 قسمت 45 دقیقه‌ای گسترش یافته و ادامه پیدا کند. البته در تمامی این قسمت‌ها انتظار تماشا و احساس تعلیق و هیجان است که تماشاگران بی‌شماری را پای تلویزیون می‌کشاند و عوامل جذاب دیگر در درجه دومِ اهمیت قرار دارند.
هرچند که در ابتدا، فیلمنامه پل شیورینگ تمام زمینه‌چینی‌های لازم را با تفصیل و جزئیات به شکل کامل بیان کرده اما این داستان در دستان بِرت راتنِرِ کارگردان هم به صورتی پرداخت شده که جای کوچکترین ابهامی باقی نمی‌گذارد. در خلال هر قسمت به تعدادی از سئوالات و نکات ابهام‌آمیز پاسخ داده می‌شود و ابهام و سئوالات دیگری را در پایان به وجود می‌آورد تا در قسمت بعدی باز به آنها پاسخ داده شود. مایکل (میلِر) ایمان دارد که برادرش لینکُلن (دومینیک پورکِل) در قتل برادر معاون رئیس‌جمهور ایالات‌متحده بی‌تقصیر و بی‌گناه است، از این رو با توسل به ترفندها و اقداماتی که باعث گمراهی سیستم قضایی و دادگاه فدرال می‌شود خود را به زندان می‌افکند. او به همان آسانی و مهارتی که وارد زندان شده برای خروج از آن هم نقشه‌ها و ترفندهای زیاد طراحی و برنامه ریزی کرده، از جمله اینکه تمام نقشه زندان را با تمام جزئیات بر روی کمر و دست‌هایش خالکوبی کرده است. او برای عملی کردن نقشه‌هایش به همراهانی چُست و چالاک و جسور احتیاج دارد، البته روابط او و نقشه‌هایش باید محرمانه باقی بمانند. او در یکی از اولین قدم‌هایش با رئیس چماق به دست‌ها و اراذل و اوباش زندان (پیتر استورما، با نیشخند معروفش) ارتباط و در نهایت پس از یک سری سوء‌تفاهم‌ها دوستی نزدیکی برقرار می‌کند. بعد از آن نوبت به مرد سالخورده‌ای (ماوس واتسون) می‌رسد که در میان همه زندانی‌ها شایع است او همان دزد و سارق افسانه‌ای دی. پی. کوپر است.
اتفاق‌های زیادی در بیرون از زندان می‌افتد، همچنین ورونیکا (روبین تونِی) وکیل مدافع دادگستری و نامزد سابق لینکُلن در رابطه با پرونده موکلش موارد جدیدی را کشف می‌کند و متوجه وجود توطئه و دسیسه‌ای در رابطه با قتل برادر معاون رئیس جمهور می‌شود اما عوامل و مجریان این توطئه تقریباً تا اواخر سریال برای او ناشناخته و ناشناس باقی می‌مانند. پسر نوجوان لینکُلن (مارشال آلمان) را هم نباید فراموش کرد که نقش تقریباً مهمی در روند داستان دارد. وقتی او برای اولین بار معرفی می‌شود ممکن است آدم روراست و متعصبی به نظر برسد که بی هیچ دلیل خاصی نقش فرد بزرگسال و دانا را در قبال مادر و پدرش بازی می‌کند.
بدون تردید جذاب‌ترین و در عین حال قانع‌کننده‌ترین عنصر فیلم وینتورث میلِر است که در همان یکی دو قسمت اول کاملاً خود را به تماشاگر تحمیل می‌کند. میلِر با آن نگاه سرد و اخم‌آلودش، شور و هیجان و همینطور افکارش را پنهان نگه می‌دارد. او از جمله آن مردهای توانا و لایقی ست که در همه حال بهترین ترفندها و راه‌حل‌ها را آماده در ذهنش دارد و بهترین شخص برای خروج از بحران به شمار می‌رود. در این میان یک زندانی خشن به اسم واردِن (اِستیسی کیچ) خود را به او و برنامه فرارش می‌چسباند. اما به نظر می‌رسد که مایکل آمادگی مواجهه و رویارویی با وحشیگری، بی‌رحمی و قساوت واردِن، بَگ‌وِل و گروه‌های نژادپرست و تبهکاران درون زندان را ندارد.
فاکس خیلی خوب و به شکلی هوشمندانه نمایشی خیره‌کننده و باشکوه را در بیش از 20 قسمت با فُرمَت 45 دقیقه‌ای طراحی و به روی آنتن فرستاده است. هر کدام از قسمت‌های این سریال به گونه‌ای طراحی شده که پس از دیدن آنها عطش و کنجکاوی تماشاگر به بیشترین حد و اندازه ممکن تحریک شده تا او مجدداً برای تماشای قسمت‌های بعدی باز گردد و این ترفند همچنان تا پایان فصل اول ادامه خواهد یافت. این ترفند شاید باعث گیج و سردرگم شدن تماشاگر در پایان هر قسمت شود اما در نهایت او را ترغیب می‌‌کند تا آخر خط برود و تا همه قسمت‌های این فصل را ندیده پا پَس نکشد. او پاسخِ سوال‌هایی را که در پایان قسمت قبل مطرح شده در خلال هر کدام از قسمت‌ها می‌گیرد و باز سوالی دیگر در ذهن او ایجاد می‌شود که می‌بایست حتماً به تماشای قسمت‌های آینده بنشیند تا پاسخ آن را دریابد و این بازی به شکل هوشمندانه‌ای تا آخرین قسمت ادامه دارد.
مسیری را که پیش از این «24» آغاز کرده «فرار از زندان» نیز با جذابیتی فراوان و با گستردگی و وسعت عمل بیشتری ادامه می‌دهد تا تماشاگران را در زندانی سیمانی و ساخته شده از بتون به چنگ انداخته و محبوس گرداند. این روزها تماشاگران مشتاق و علاقه‌مند به تماشای انواع و اقسام فرارها انتخاب‌های متعدد و متنوعی در پیش رو دارند: «لاس وِگاس»، «فوتبال دوشنبه شب» یا «دو نفر و نصفی».

منبع : سینمای ما



به روز شده در : پنجشنبه 22 مرداد 1388 - 23:21

_pgprintthis |_pgsendthis |


اخبار مرتبط

نظرات

علی
چهارشنبه 25 شهريور 1388 - 14:2
-12
موافقم مخالفم
 
فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی)

رفقا این نوشته متعلق به چه تاریخی است؟!

چه کسی گفته در سریال های "دو مرد و نصفی"(نه دو نفر و نصفی!) یا "لاس وگاس" سیناپس و روایت مشابه فرار از زندان مورد استفاده قرار گرفته ؟!

برایان لوری به محصولات فاکس اشاره کرده و منظور از فرار، نه اشاره به مضمون سریال، اشاره به فعل گریختن بوده است برای بیننده به کمک تخیل به کار رفته در سریال های فاکس ..

این چه وضع ترجمه است!؟

این نوشته چرا تاریخ ندارد؟!

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       






           

استفاده از مطالب و عكس هاي سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سايت سينماي ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : تهران ما ، مشهد ما ،  سينماي ما ، تئاترما ، خانواده ما ، اينترنت ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Copyright 2005-2007, cinemaema.com