اما او تصور نمی‌کند که مسیح یک ... (یادداشت راجر ابرت بر فیلم «هِنری پول ‏اینجاست» ترجمه پیمان جوادی)‏ :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ما :: سينمای جهان
     صفحه‌اول     گزارش     گالري‌عكس     تبليغات     درباره‌ما     ارتباط‌ با ما     سينماي ما     
   
       دوشنبه 18 آذر 1387 - 15:34         




اما او تصور نمی‌کند که مسیح یک ... (یادداشت راجر ابرت بر فیلم «هِنری پول ‏اینجاست» ترجمه پیمان جوادی)‏

سینمای ما - «هِنری پول اینجاست» به‌خوبی از پسِ موضوعی غیرعادی، دشوار و چالش‌برانگیز ‏برآمده است. یک فیلم مذهبی قدرتمند و تاثیرگذار که به طور همزمان به مساله اعتقاد و ایمان، ‏تجاهل‌گرایی، خدانشناسی، کفر و الحاد می‌پردازد، چیزی که خود من هم سئوالات زیادی در این ‏رابطه دارم. قابل ذکر نیست که باورها و اعتقادات مذهبی و دینی مردم همیشه واقعی و حقیقی ‏هستند. به سادگی می‌توان گفت که هر باور و عقیده‌ای منشا و منبع حقیقی و واقعی دارد. و ‏همین‌طور داستان عشق و مهربانی.‏
در مرکز داستان مردی به اسم هِنری پول (لوک ویلسون) قرار دارد که از وقتی به منزل جدیدش ‏نقل مکان کرده دچار مشکلات متعددی شده است. بزرگ‌ترین مشکلی که او باید با آن دست و ‏پنجه نرم کند بیماری لاعلاجش است. همزمان مشکل دیگری برای او به وجود می‌آید. همسایه‌اش ‏اِسپِرانزا مارتینِز (آدریانا بارازا) چهره حضرت مسیح را در لکه گچکاری دیوار خانه‌اش می‌بیند. اما ‏هِنری پول نمی‌تواند چهره‌ای ببیند و واقعا هیچکدام از ما هم در بیشتر زمان فیلم نمی‌توانیم چیزی ‏ببینیم. هرچقدر هم که به چشم‌های‌مان فشار بیاوریم.‏
لوک ویلسون در نقش هِنریِ ناسازگار، عصبانی و افسرده ظاهر شده است. خُوب، او بیشتر اوقات ‏به‌خاطر بیماری‌اش و اتفاقات غیرعادی پیرامونش افسرده و غمگین است. دکترش می‌گوید: "ما تا به ‏حال کمتر نشانه ظاهری از بیماری مشاهده کرده‌ایم". پاتیِنس (راشل سیفِرث) دختر صندوق‌دار ‏سوپرمارکت محله که مشکل بینایی دارد نیز متوجه حالات ناخوشایند روحی او شده است، چون او ‏هنگام خرید مواد غذایی بیشتر نوشیدنی و پیتزای منجمد روی پیشخوان می‌گذارد. هرچند که او ‏عینک 5/1 اینچی استفاده می‌‌کند، اما دختر باهوش و کاملا هوشیاری ست؛ "چرا شما همیشه ‏غمگین و عصبانی هستی؟"‏
بعد از مدتی هِنری هم صداهایی از حیاط پشتی منزلش می‌شنود. برای اثبات این موضوع هم به ‏اندازه کافی دلایل عقلانی و منطقی وجود دارد. بیشتر حرکات و رفتار او به طور مخفیانه به وسیله ‏میلی (مورگان لیلی) که از 5 سال گذشته در خانه کناری منزل اِسپِرانزا زندگی می‌کند ثبت و ضبط ‏می‌شود. مادر میلی، داون (راها میشِل) که زن جذاب و دوست‌داشتنی ست بابت فضولی و سَرَک ‏کشیدن‌های دخترش در زندگی هِنری در رابطه با افسرده و عصبانی بودنش عذرخواهی می‌کند. ‏هِنری بیشتر از همه از دست اِسپِرانزا کلافه و عصبانی ست. داون هم به اِسپِرانزا هشدار می‌دهد تا از ‏حیاط خانه‌اش دوری کرده و از دعا کردن و راز و نیاز کردن در برابر گچکاری دیوار خانه‌اش دست ‏بکشد. تا این‌که داون هم چهره مسیح را می‌بیند، و در روزهای بعد قادر نیست مانع آن شود. او در ‏این رابطه به پدر سالازار (جورج لوپِز) متوسل می‌شود. اما پدر سالازار برایش توضیح می‌دهد که ‏کلیسا نمی‌تواند به آسانی معجزات را تائید و اعلام کند، اما عقاید و افکار نو و متفاوت را محترم ‏می‌شمارد.‏
برخی از جزئیات فیلم برای من چندان مشخص نمی‌شود، مثل حق مالکیت واقعی دیوار. مارک ‏پِلینگتون در مقام کارگردان برخی از پیچیده‌ترین و در عین حال ظریف‌ترین جلوه‌های ویژه را در ‏صحنه‌هایی از فیلمش به کار برده است، به طوری‌که شما نیز در این‌که چهره مسیح واقعی ست یا ‏غیرواقعی دچار شک و تردید می‌شوید. من بعد از تماشای فیلم تا مدتی هرگاه که با اتوموبیل‌ام از ‏زیرگذر کِنِدی خیابان فولِرتون عبور می‌کنم به یاد تصویر مریم مقدس می‌افتم که تا پیش از سال ‏‏2005 در دیواری در همان حوالی منقوش بود و مردم از هر دو سمت و سو که با اتوموبیل‌های‌شان ‏عبور می‌کردند می‌توانستند آن را مشاهده نمایند. بی‌تردید، رویدادها و وقایع ماوراءِطبیعه و ‏معجزه‌آسا خیلی راحت می‌تواند باعث غافل‌گیری و در نهایت جذب افراد گرفتار شود. این‌گونه افراد ‏به چنین مکان‌ها و یا وقایعی ایمان و اعتقاد دارند همان‌طور که دیوار خانه هِنری آن‌ها را تحت تاثیر ‏قرار می‌دهد. پاتیِنس دختر صندوق‌دار هم نظریات اندیشمندانه و هراس‌انگیز نوام چامسکی را بازگو ‏و نقل می‌کند اما در عین حال متاثر از هِنری ست. این چنین رفتارهایی هیچگونه توجیه علمی ‏ندارند. یک منتقد این فیلم اعتقاد دارد که موضوع فیلم غیرعلمی و تحمیل‌گراست. به سادگی ‏می‌توان حق را هم به چامسکی داد و هم دانشمندان. شاید این سئوال برای‌تان پیش بیاید که من ‏به چه چیزی اعتقاد دارم؟ من به علم و دانشی اعتقاد دارم که قادر باشد برای هرچیزی توضیح ‏داشته باشد. ‏
منتقد دیگر، یا شاید همان منتقد است که فیلم تنها ترفند و کسب و کار و کاسبی هالیوود از بازار ‏پرطرفدار و پرمشتری مسیحیت است. البته همه این‌ها با هم یکجا جمع نمی‌شود. اِسپِرانزا مسیح را ‏می‌بیند چون که به واسطه کارت‌های مقدس، سرودهای مذهبی و نقاشی و تصاویر کلیساها در ‏ذهن‌اش آمادگی و تمایل و اشتیاق به دیدن چهره مسیح به وجود آمده است. شما ممکن است بارها ‏چهره عمو سام را دیده باشید اما آیا هیچ علاقه‌ای برای دیدن مجدد آن در شما وجود دارد؟ آیا هیچ ‏شباهتی میان چهره عمو سام و حضرت مسیح وجود دارد؟! همچنین شگفت‌انگیز و عجیب است که ‏ظهور مریم مقدس هم همیشه الگوی تصاویر کارت مقدس بوده است.‏
شاید من در صحبت‌هایم بی‌دقتی به خرج داده باشم که این بی‌انصافی هم در حق فیلم و هم ‏طرفداران فیلم است. من به حالت شور و احساسات هِنری و داون ایمان دارم و مهربانی و ‏تنهایی‌شان را دوست دارم. گمان می‌کنم میلی هم دوست‌داشتنی ست. و فکر می‌کنم پدر سالازار ‏در عین کیاست و ذکاوت آدمی قابل اطمینان، بی‌شیله پیله و غیرافراطی ست. همین‌طور عاشق ‏بزرگی، گذشت و بلندنظری اِسپِرانزا هستم. و مخصوصا برای شیوه و راه و روش هِنری احترام خاصی ‏قائِل هستم. او به دیده شدن چهره مسیح روی گچکاری دیوار خانه‌اش اعتقاد ندارد اما آدم بی‌ایمانی ‏هم نیست و این باور و اعتقاد او برای من قابل احترام است. او حتی در بستر مرگ هم تغییر عقیده ‏نمی‌دهد. اما پی بردن به حقایق و کشف واقعیت بماند با خودتان.‏



       
       
به روز شده در : شنبه 16 آذر 1387 - 3:49

_pgprintthis |_pgsendthis |

نظرات

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  




           

استفاده از مطالب و عكس هاي سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سايت سينماي ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : تهران ما ، مشهد ما ،  سينماي ما ، تئاترما ، خانواده ما ، اينترنت ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Copyright 2005-2007, cinemaema.com