قضیه عجیب بنجامین باتن :: The Curious Case of Benjamin Button :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ما :: سينمای جهان
     صفحه‌اول     گزارش     گالري‌عكس     تبليغات     درباره‌ما     ارتباط‌ با ما     سينماي ما     
 
   
       سه‌شنبه 19 ارديبهشت 1391 - 21:11         

قضیه عجیب بنجامین باتن
The Curious Case of Benjamin Button

كارگردان: دیوید فینچر
نویسنده: اریک راث، رابین سوییکرد
بازیگران: براد پیت، کیت بلانشت، تیلدا سوئینتن
رنگ: رنگی
ژانر:عشقی :: مرموز :: فانتزی :: درام :
درجه فیلم: PG-13
کشور: ایالات متحده
استودیو: پارامونت پیکچرز
افتتاحیه: 25 دسامبر 2008
فروش کل: 120
مدت زمان فیلم: 159
امتياز منتقدان از 100:
69%
بودجه : 150

جملات تبليغاتي: زندگی با دقایق اندازه‌گیری نمی‌شود بلکه با لحظه‌ها.


خلاصه داستان: بنجامین باتن (براد پیت) در شرایطی نامعمول به دنیا آمده است. در همان حال که اطرافیان بنجامین با گذشت زمان پیر می‌شوند، او مسیری معکوس را می‌رود و جوانتر می‌شود و این مسئله زندگی‌اش را با چالش مواجه می‌کند.


ویژه: به این سه دلیل باید فیلم را دید:
- دیوید فینچر از محبوب‌ترین کارگردانان سینمای امروز است که به اورسن ولز جدید سینما هم معروف است. همکاری چندباره او با براد پیت مطمئنا خیلی جذاب است.
- داستان فیلم که از روی یکی از داستان‌های کوتاه اف اسکات فیتزجرالد اقتباس شده است واقعا عجیب است. جالب این‌که بدانید فیتزجرالد داستان را براساس یک جمله از مارک تواین که گفته بود اگر زندگی آدم‌ها از پیری شروع می‌شد و وقتی که بنا بود بمیریم بچه بودیم خیلی بهتر بود نوشته است.
- فیلم در فصل جوایز کلی جایزه گرفته و در بسیاری از لیست‌ها جزو بهترین فیلم‌های این سال پر فیلم خوب قرار گرفته است. لذت دیدن یک فیلم با جلوه‌های ویژه فراوان از یکی از وسواسی‌ترین کارگردانان سینما جذاب خواهد بود.

در آخر: فیلم یکی از مهمترین فیلم‌های امسال است و مطمئنا در اسکار هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. اما منتقدان رویکردهای متفاوتی داشته‌اند و بعضی آن را شاعرانه و قدرتمند از نظر تکنیکی و برخی آن را کشدار و فراموش‌شدنی می‌دانند. فکر نمی‌کنم کسی دیدن فیلمی از دیوید فینچر ار از دست بدهد. پس خودتان نظر بدهبد.



چاپ این مطلب | ارسال این مطلب | دفعات بازدید: 6908 |

نظرات

OMID
سه‌شنبه 10 دي 1387 - 19:31
-3
موافقم مخالفم
 
درام

موافقم شدید

اصلا نباید فیلمی از دیوید فینچر را از دست بدی البته اگر عاقل باشی

امین
شنبه 5 بهمن 1387 - 0:55
1
موافقم مخالفم
 
درام

وای پسر وقتی فیلم تموم شد فقط مبهوت موندم . البته که دیوید فینچر توانایی داره که مخاطب رو اینجوری بنشونه و به فکر فرو ببره . من هنوز که هنوزه دیالوگاش زمزمه میکنم . نمی دونم چی بگم فقط ببینید

iman
چهارشنبه 9 بهمن 1387 - 0:22
14
موافقم مخالفم
 
درام

hamishe tu hameie filmash ye harfe jadid mizane !

سید آریا قریشی
سه‌شنبه 15 بهمن 1387 - 3:32
9
موافقم مخالفم
 
درام

از همان زمان که خلاصه ی یک خطی داستان "مورد عجیب بنجامین باتن" اعلام شد، با توجه به حضور دیوید فینچر در این پروژه می شد حدس هایی درباره ی این فیلم زد. به هر حال فینچر در سه فیلم برترش نشان داده بود که متخصص نشان دادن افرادی است که خلاف جریان آب شنا می کنند: از جان دوی فیلم هفت گرفته تا تیلر داردن فیلم باشگاه مشت زنی و در نهایت قاتل مرموز فیلم زودیاک. به نظر می رسید که مورد عجیب بنجامین باتن اوج این فیلم ها باشد. با این تفاوت که ظاهراً این بار قضیه تقدیری و ناخواسته به نظر می رسید. وقتی فیلم به نمایش عمومی درآمد، مشخص بود که این حدس ها درست بوده و سوال مهمی که این فیلم مطرح می کند، این است که نقش انسان در سرنوشتش چقدر است؟ و از آن مهم تر این که مرز بین انسان و خدا کجاست؟ که این سوال دوم در واقع فیلم را در ادامه ی هفت و باشگاه مشت زنی قرار می دهد. چه، در آن دو فیلم هم کاراکترهای جان دو و راوی باعث ایجاد همین سوال در بیننده می شوند.

بحث تأثیر انسان در سرنوشت از همان ابتدا در فیلم به وضوح دیده می شود. ساعتی که ساعت ساز نابینا در ابتدای فیلم می سازد (تقریباً همزمان با تولد بنجامین) نشانه ای از همین مسئله است. ساعتی که برعکس حرکت می کند و قرار است کورسوی امیدی باشد برای بازگشت روزهای خوب گذشته و البته هشداری به کسانی که دنیا را به جنگ کشاندند. تمام پیام فیلم در همین ساعت نهفته است. ساعتی که به ما نشان می دهد شاید ما بتوانیم عقربه های ساعت را به عقب حرکت دهیم، ولی هرگز نخواهیم توانست زمان را برگردانیم. و چه طعنه آمیز است که این ساعت به وسیله ی همان چیزی از بین می رود که برای مقابله با آن به وجود آمده بود: گذر زمان. تولد بنجامین باتن در آخرین روز جنگ جهانی اول هم گویی در حکم پاسخ خدا ست به کسانی که قصد دارند در تقدیر خداوندی دست برند. بعضی از موتیف ها هم در فیلم وجود دارند که نشان از دور تقدیری دارند که بر دنیا حکم فرماست. از جمله کسی که ادعا می کند هفت بار صاعقه به او برخورد کرده است و یا طوفانی که در زمان های مختلف فیلم جریان دارد.

تمام شخصیت های اصلی فیلم، به نوعی با بحث تقدیرگرایی و سرنوشت دست به گریبانند. از خود بنجامین که بگذریم، به کوئینی می رسیم که کاملاً نقش تقدیر را در زندگیش پذیرفته و سرنوشتش را مقدر می داند (و جایی از فیلم به بنجامین می گوید: "همه ی ما به یک جا می رسیم. فقط مسیرهای حرکت ما متفاوت است".) کاپیتان مایک، دیزی، الیزابت و توماس باتن همگی در این مسیر تقدیرگرایانه ی زندگی قرار گرفته اند. در این میان، پس از کوئینی، کاپیتان مایک کسی است که بیشترین تأثیر را روی بنجامین می گذارد. اوست که به بنجامین می گوید: "تو باید کاری را انجام دهی که برایش خلق شده ای". اوست که به بنجامین می گوید: "نگذار کسی بفهمد با بقیه فرق می کنی". در نهایت بنجامین از او می آموزد که انسان می تواند به همان شکلی زندگی کند که خودش می خواهد. حتی اگر فرجام کارش مشخص و ثابت باشد. از او می آموزد که "می توانی تغییر کنی یا همان طور که هستی بمانی. هیچ محدودیتی وجود ندارد". اصلاً این همه تأکیدی که بر نام خانوادگی بنجامین و دکمه ساز بودن خانواده ی او می شود، بی دلیل نیست. (هر چند ظاهراً در کتاب اسکات فیتزجرالد، که فیلم از روی کتاب او اقتباس شده است، از این خبرها نبوده و چنین ایده ای متعلق به اریک راث است). همه ی ما می دانیم که دکمه ها طرح های مختلفی دارند. از رنگ ها و اندازه های مختلفی هستند. بعضی از آن ها روی پیراهن قرار می گیرند، بعضی روی شلوار و بعضی روی کت. ولی وظیفه ی نهایی همه ی آن ها یکسان است. این شرایط در این فیلم درباره ی همه ی شخصیت ها صدق می کند (و با توجه به فلسفه ی فیلم، به دنیای ما هم قابل تعمیم است). سرنوشت نهایی همه یکسان است. مسیرها هستند که متفاوتند (تک گویی بنجامین در انتهای فیلم هم همین نکته را به ما یادآوری می کند). محدوده ی اختیار آدمی هم همین جاست. اگر فرد بخواهد از حدش فراتر رود، سرنوشتی مانند پدر الیزابت ابوت پیدا می کند که می خواست در مرگش تقلب کند و در خواب بمیرد، ولی در نهایت روی یک صندلی در حالی که به برنامه ی مورد علاقه اش گوش می داد، مرد. بی جهت نیست که در صحنه ای که الیزابت این داستان را برای بنجامین تعریف می کند، بنجامین در جواب الیزابت به طرز کنایه آمیزی می گوید: "او باید یک چیز را فهمیده باشد!" در این زمینه سکانس پایانی فیلم کاملاً گویاست. طوفان به انبار می رسد و آب کم کم همه جا را فرا می گیرد. در حالی که ساعت معروف ابتدای فیلم، هنوز دارد به طور معکوس حرکت می کند. این است سرنوشت کسی که پایش را از حدودش فراتر نهد.

مورد عجیب بنجامین باتن البته فیلم بی نقصی هم نیست. روابط بنجامین و پدرش –که می توانست از بخش های پایه ای و مهم درام فیلم باشد- بیش از حد کوتاه و بی رمق است و به هیچ وجه در برانگیختن احساسات تماشاگر موفق نیست. از آن طرف رابطه ی میان بنجامین و دیزی بیش از حد کشدار و طولانی است و می شد با حذف بخش هایی از این قسمت، ریتم فیلم را هم یکدست تر و متعادل تر نمود. در کل تأکید بیش از حد بر روی یک دوره از زندگی بنجامین و عبور گذرا از برخی بخش های دیگر را می توان از نقاط ضعف فیلم دانست.

اما جدا از این حرف ها، عامل مهمی که باعث می شود مورد عجیب بنجامین باتن فیلم عزیزی باشد، جدا از مفاهیمی که مطرح می کند، این است که فیلم به طرز شگفت انگیزی جادوی فیلم های کلاسیک را در خود نهفته دارد و آن را زنده می کند. در میان فیلم های چند سال اخیر، چند فیلم را می توان یافت که داستانش را در یک خط بتوان شرح داد و عمق فیلم هم از همان تعریف یک خطی مشخص باشد؟ بنجامین باتن چنین فیلمی است و از این نظر به شدت به فیلم های کلاسیک نزدیک است. بنجامین باتن تلفیق غریبی است از فلسفه ی حیات و افسانه ی پریان! اصلاً بنجامین باتن همان چیزی است که در اصل از یک فیلم انتظار می رود. دروغی است که به سادگی راست می پنداریمش. از این روست که به سادگی می توان نشست و از تماشای آن لذت برد. چون که می دانیم دروغ است، و می دانیم حقیقت دارد! لذت سینما هم به همین احساسات متناقضش است. و بنجامین باتن این احساسات را تمام و کمال در خود داراست. پس بنشینید و از این همه احساسات متناقض لذت ببرید!

Aty
يکشنبه 20 بهمن 1387 - 23:28
4
موافقم مخالفم
 
درام

من فیلمو امروز دیدم باید اعتراف کنم فوق العاده بود.به طور حتم اسکار میگیره .بازی brad pit خیره کننده است


دوشنبه 12 اسفند 1387 - 16:42
8
موافقم مخالفم
 
درام

باز هم سره پیت بی کلاه موند. هر چی باشه شن پن نقش یه سیاستمدار رو بازی کرده و اسکار به کسی که سیاسی تعلق می گیره نه یه پسر زشت.

فیلم کاملا مبهوتم کرد. عالی بود.

ال
دوشنبه 31 فروردين 1388 - 19:59
-1
موافقم مخالفم
 
درام

افتضا ح بو د

maryam
سه‌شنبه 15 ارديبهشت 1388 - 15:40
-4
موافقم مخالفم
 
درام

به نظرم عالي بود.ديالوگهاي ماندگاري هم داشت.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       



استفاده از مطالب و عكس هاي سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سايت سينماي ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت`پارسیس است.

مجموعه سايت هاي ما : تهران ما ، مشهد ما ،  سينماي ما ، تئاترما ، خانواده ما ، اينترنت ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Copyright 2005-2010, cinemaema.com