دوره گرد، خیاط، سرباز، جاسوس :: Tinker Tailor Soldier Spy :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ما :: سينمای جهان
     صفحه‌اول     گزارش     گالري‌عكس     تبليغات     درباره‌ما     ارتباط‌ با ما     سينماي ما     
 
   
       يکشنبه 28 خرداد 1391 - 8:0         

دوره گرد، خیاط، سرباز، جاسوس
Tinker Tailor Soldier Spy

كارگردان: توماس آلفردسون
نویسنده: بریژیت او کانر / پیتر استراگان - براساس رماني از جان لوكاره
بازیگران: گري اولدمن - كالين فرث - تام هاردي - جان هرت - توبي جونز و...
رنگ: رنگی
ژانر:تریلر :
درجه فیلم: R
کشور: آمريكا
افتتاحیه: دسامبر 2011
امتياز منتقدان از 100:
۳ ستاره از ۴ ستاره%

خلاصه داستان: داستان فیلم، داستان فرد اول سازمان بریتانیا به نام “کنترل” است که با یک اسم رمز به نام “سیرک” شناخته می شود. او یکی از جاسوسان ماهرش به نام ” جیم پردیوکس” را برای ماموریتی می فرستد. جیم مامور است تا ژنرالی مجارستانی که به نظر عنصری تهدید کننده است را تفتیش کند. اما او توسط نیرو های شوروی دستگیر و زخمی می شود، از طرفی کنترل هم به همراه دستیارش “جورج اسمایلی” می خواهند اوضاع را مرتب کنند که در اقدامی تعجب برانگیز توسط سازمان های جهانی باز نشسته می شوند...


حاشيه هاي فيلم: شاید روزی که “جان لوکاره” رمان جاسوسی‌اش را می‌نوشت تصور نمی‌کرد که از روی این رمان مفصلش فیلمی با همان عنوان ساخته شود. فیلمی جاسوسی که دنیای پیچ در پیچ افرادی که در هزارتوی جاسوسی گیر افتاده اند را به تصویر کشانده. سازمان‌های جاسوسی تو در توی بریتانیا، امریکا و شوروی در حال و هوای سال ۱۹۷۳ و سال های جنگ سرد. *** کارگردان سوئدی فيلم توماس آلفردسون است متولد 1965 ، سوئد از فيلم هاي قبلي او مي توان به" چهار سايه قهوه ايي" (‌2003 ) و " بگذار بهترين وارد شود " ( 2008 ) اشاره كرد. او با فیلم let the right one in به قله‌های سینما دست یافت و این اولین فیلمی است که به زبان انگلیسی ساخته است.


نظر منتقدان: منتقد: جیمز براردینلی

چندین دهه بود که عنوان فیلم‌های جاسوسی تحت انحصار یک نفر بود: جیمز باند. جزئیات عملیات ۰۰۷ که شامل آتشبازی و تیراندازی، تعقیب و گریز با اتومبیل‌های ویژه، شیرین کاری‌های مرگ آور، زن‌های زیبا و از این دست موارد است، به عنوان معرفی برای فیلم‌های این ‍‍ژانر در نظر گرفته می‌شد. با اینکه نمی‌توان تأثیر فراموش نشدنی جاسوس مخلوق Ian Fleming را بر دنیای رمان‌ها و فیلم‌های جاسوسی نفی کرد، منطقی به نظر نمی‌رسد داستان‌هایی که حاصل زحمات John le Carré و Len Deighton هستند هم طبق استانداردهای فیلم‌های جمیز باند روایت شوند. هر دوی این نویسندگان کار خود را در اوایل دههٔ ۱۹۶۰ آغاز کردند و قصد اصلی آن‌ها خلق قهرمانی «متضاد جیمز باند» بود. قهرمان Deighton هری پالمر بود که اغلب Michael Caine نقش آنرا بازی کرده است. قهرمان le Carré هم جورج اسمایلی بود. او که ظاهرش عادی و رفتارش آرام و احساساتش کنترل شده است و با اجتماع هم میانهٔ خوبی ندارد، به جای تفنگ از هوش و ذکاوتش به عنوان سلاح اصلی استفاده می‌کند. او متخصص فنون جنگی در دوران جنگ سرد است و نبوغ تاکتیکی او با بهترین افسران KGB برابری می‌کند.

از نظر منتقدین، رمان جاسوسی Tinker Tailor Soldier Spy از بهترین آثار Le Carré است. یک اقتباس وفادار (مانند این فیلم) مستلزم حفظ دو ویژگی است: عناصر داستانی فیلم بایستی متراکم و فشرده باشند و ریتم آن هم کند باشد. در داستان‌های Le Carré جایی برای خودنمایی اقدامات بی‌فکرانه وجود ندارد. نوشته‌های او به شدت بر پایهٔ طرح و نقشه پیش می‌روند و همین ویژگی، اقتباس از آن‌ها را مشکل می‌سازد. دو ساعت احتمالاً فرصت خیلی کوتاهی است. گنجاندن چکیده‌ای از مهم‌ترین بخش‌های کتاب Tinker Tailor Soldier Spy در یک فیلم بلند سینمایی، نیاز به فشرده کردن بیش از حد وقایع دارد و احتمال می‌رود آن دسته از تماشاگرانی که همهٔ حواس و دقت خود را معطوف به فیلم نمی‌کنند، در نیمهٔ راه سر رشتهٔ داستان را از دست بدهند. حتی چند دقیقه خروج از سالن نمایش هم می‌تواند کل فیلم را برای تماشاگر ضایع کند. باید توجه داشت که گرچه ریتم فیلم کند است، اما وقایع به سرعت پیش می‌روند. اتفاقات زیادی می‌افتد اما از سر و صدا و هیجانات کاذب خبری نیست.

نمی توان از مقایسهٔ فیلم Tinker Tailor Soldier Spy ساختهٔ سال ۲۰۱۱، با سریال تلویزیونی کوتاه Alec Guinness که در سال ۱۹۷۹ با همین نام ساخته شد اجتناب کرد. البته این مقایسه از بسیاری جهات غیر منصفانه است. به عنوان مثال، با وجود اینکه Gary Oldman به این خوبی از پس نقش اصلی برآمده، از نظر خیلی هاAlec Guinness (که در سریال Smiley «s People ساختهٔ سال ۱۹۸۲ این نقش را ایفا کرده است) تا ابد جورج اسمایلی خواهد ماند. علاوه بر این، هنگامی که شش ساعت وقت در اختیار داشته باشیم، مسلماً خیلی بهتر و منسجم‌تر می‌شود ماجراهای کتاب را روایت کرد. احتمالاً فیلم Tinker Tailor Soldier Spy ساختهٔ Tomas Alfredson بهترین نسخهٔ سینمایی از این کتاب است، با اینحال نشان می‌دهد که پردهٔ سینما رسانهٔ مناسبی برای روایت داستانهایی به این پیچیدگی نیست.

فیلم دربارهٔ یک مأمور بازنشستهٔ انگلیسی به نام جورج اسمایلی (Gary Oldman) است که پس از اخراج شدن و مرگ شخصی به نام کنترل (John Hurt) تلاش می‌کند هویت جاسوس روسی را که در رده‌های بالای سازمان اطلاعات و جاسوسی انگلستان (در این فیلم این بخش از سازمان «سیرک» خوانده می‌شود) فعالیت می‌کند، فاش کند. پرسی آلیلین (Toby Jones)، بیلی هایدن (Colin Firth)، روی بلند (Ciaran Hinds) و توبی استرهیس (David Dencik) رؤسای این بخش هستند و به دلیل اینکه امکان دارد جاسوس هر یک از این چهار نفر باشد، اسمایلی مجبور است بیرون از سازمان کار کند و گروه کوچک و قابل اعتمادی گرد هم می‌آورد. با مرور زمان، اسمایلی به واسطهٔ تعقیب سرسختانهٔ سرنخ‌ها و استفاده از هوش و شمّ پلیسی بالای خود، متوجه می‌شود که طرف مقابل او باهوش‌ترین و خطرناک‌ترین عامل مرکز مسکو با نام عملیاتی «کارلا» ست. سپس با اجرای عملیاتی مخاطره آمیز که زندگی خود و سایر اعضای گروهش را به خطر می‌اندازد، برای گیر انداختن جاسوس دام پهن می‌کند.

این اولین فیلم کارگردان سوئدی Tomas Alfredson به زبان انگلیسی است. احتمالاً به خاطر دارید که فیلم خون آشامی او با نام Let the Right One In ساختهٔ سال ۲۰۰۸ بود که وی را به سکوی سینمای جهان پرتاب کرد. چهره‌ای که او از انگلستان در دوران جنگ سرد تصویر می‌کند عبوس و غمگین است. نماهای خارجی آنچنان روشن‌تر از نماهای داخلی نیستند و فضای فیلم غالباً خاکستری و قهوه‌ای است. این نوع پردازش بصری درون تک تک عناصر صحنه رخنه کرده و به فیلم Tinker Tailor Soldier Spy کمک می‌کند تا به خوبی فضای بدبینانه‌ای را که در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ بر روابط خارجی حکمفرما بود، بازسازی کند.

فشردگی پاره‌های داستانی تماشاگر را مجبور می‌کند تا حجم زیادی اطلاعات در مدت زمانی ناکافی دریافت و پردازش کند. با اینحال، حتی با وجود این نقص هم فیلم Tinker Tailor Soldier Spy به اندازهٔ کافی لحظات تعلیق به وجود می‌آورد، به خصوص با در نظر گرفتن اینکه برای تماشاگرانی که داستان اولیه را نخوانده باشند، هویت جاسوس تا دقایق پایانی پنهان می‌ماند. مانند تمامی فیلم‌های رمز آلود، نکات گمراه کنندهٔ زیادی در فیلم مطرح می‌شود تا مخاطب همواره در حال حدس زدن و تغییر نظر خود باشد. با اینحال صحنه‌هایی که هیجان زیادی ایجاد کنند به تعداد انگشتان دست هستند و فاصلهٔ بین آن‌ها زیاد است. شاید این فیلم از نظر کسانی که جزو طرفداران Le Carré نیستند، زیادی روشنفکرانه باشد. فیلم با صحنه‌های هیجان آور آغاز می‌شود و اوج می‌گیرد، اما به جز آنچه دستیار اسمایلی، پی‌تر گیلام (Benedict Cumberbatch) دربارهٔ دزدیدن چیزی از درون «سیرک» مطرح می‌کند، در میان فیلم صحنه‌هایی از این دست نمی‌بینیم. به جای آن، با فلش بک‌ها و صحنه‌های کم تنش زیادی روبرو می‌شویم که اسمایلی را به واقعیت امر نزدیک‌تر می‌کنند.

احتمال اینکه فیلم میان مخاطبان سینمای هنری توفیق پیدا کند بیشتر است، زیرا این افراد برای تماشای فیلم‌هایی که حوصله و توجه می‌طلبند، اشتیاق بیشتری از خود نشان می‌دهند. اگر مخاطب حوصله و توجه لازم را از خود نشان ندهد، ممکن است این فیلم سرد و بی‌روح و غیرقابل درک به نظر بیاید. افرادی که از تماشای دنیای پر پیچ و خم و آلوده به خیانت‌ها و دوز و کلک‌های پیچیده - که سوژهٔ اصلی نوشته‌های جان لوكاره و Deighton بوده - لذت می‌برند، با دیدن فيلم به خاطر خواهند سپرد که برای هیجان انگیز بودن یک فیلم الزاماً به گنجاندن صحنه‌های اکشن و تعقیب و گریز نیازی نیست و هر چقدر هم که فیلمنامه‌ای در معرض خطر پیچیدگی بیش از حد باشد، از فیلمنامه‌های بی‌منطق و ابلهانه بهتر است.

مترجم: الهام بای
تهیه و ترجمه: سایت نقد فارسی



ویژه: نقش آفرینی بازیگران در فیلم بسیار خوب است و انتظارات مخاطبان را برآورده می‌کند. تصویری که Gary Oldman گري اولدمن  از اسمایلی ترسیم می‌کند از همتای مکتوب وی احساساتی‌تر است اما هوش و ذکاوتش کمتر از او نیست. نقش آفرینی اولدمن در فیلم‌های هري پاتر و بتمن برای وی شهرت گسترده‌ای رقم زد، اما این فیلم به او فرصت می‌دهد تا از توانایی‌های بازیگری خود در نقشی متفکرانه بهره گیرد. درست است که شخصیت اسمایلی با بازی او از شخصیتی که الك گينس Alec Guinness تصویر کرده بود جوان‌تر است اما می‌توان آنرا به راحتی با شخصیت سری کتاب‌های جان لوكاره Le Carré تطبیق داد.

كالين فرث که سال گذشته برندهٔ جایزهٔ اسکار بازیگر نقش اول مرد شد، به راحتی از ایفای نقش مکمل بر می‌آید. او و Ciaran Hinds، Toby Jones، David Dencik ایفا کنندگان نقش دیگر مافوقان «سیرک» در ایجاد حالت تعلیق و برانگیختن شک مخاطب نسبت به خود، موفق عمل می‌کنند. جان هرت John Hurt که ابتدا قرار بود در نقش اسمایلی بازی کند، شخصیت کنترل را تصویر می‌کند. با وجود مرگ کنترل پیش از به پایان رسیدن تیتراژ اول فیلم، فلش بک‌ها به او فرصت می‌دهند تا به اندازهٔ کافی بر پردهٔ سینما دیده شود. Mark Strong در نقش جیم پریدوکس و Tom Hardy در نقش ریکی تار، از حضور کوتاه خود ‌‌نهایت استفاده را می‌برند. هیچ کدام نقش زیاد مهمی بر عهده ندارند اما شایستگی خود را نشان می‌دهند.



چاپ این مطلب | ارسال این مطلب | دفعات بازدید: 378 |

نظرات

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       



استفاده از مطالب و عكس هاي سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سايت سينماي ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت`پارسیس است.

مجموعه سايت هاي ما : تهران ما ، مشهد ما ،  سينماي ما ، تئاترما ، خانواده ما ، اينترنت ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Copyright 2005-2010, cinemaema.com