لی ماروین :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ما :: سينمای جهان
     صفحه‌اول     گزارش     گالري‌عكس     تبليغات     درباره‌ما     ارتباط‌ با ما     سينماي ما     
 
   
       پنجشنبه 21 آذر 1392 - 3:52         

       


لی ماروین

یکی از آن دوازده مرد خبیث
ترجمه: پیمان جوادی



سینمای ما - متولد نوزدهم فوریه 1924 در نیویورک، مرگ در بیست و نهم 1987 در شهر توسکان ایالت آریزونا. لی ماروین یکی از ستاره‌های موفق و محبوب سینمای آمریکاست که همواره بخاطر صدای خشن و مردانه‌اش به یاد آورده می‌شود.
ماروین ابتدا در نقش‌های مکمل و درجه چندم بازی می‌کرد که در اغلب آنها نقش او، شخصیت منفی فیلم، سرباز و یا دیگر شخصیت‌های بی‌احساس و البته نه‌چندان مهم بود ولی پس از دریافت جایزه اسکار بخاطر فیلم «کت بالو» نقش‌های قهرمانانه و احساسی‌تری را هم بازی کرد.
لی ماروین پسر لامونت والتمن ماروین بود که شغلش مدیر تبلیغاتی در یکی از شرکت‌های نیویورک بوده و مادرش کورِنتی واشینگتون هم به مشاوره امور زیبایی و نوشتن مقالات در مجلات مد اشتغال داشت. پدرش از نوادگان ماتیو ماروین بوده که یکی از مهاجران انگلیسی‌تبار آمریکاست که در سال1635 به آمریکا آمده و در تاسیس شهر هارتفورد ایالت کونکتیکوت او را سهیم می‌دانند. مادرش هم از نوادگان آگوستین واشینگتون است که برادر جورج واشینگتون رئیس‌جمهور اسبق آمریکاست.
ماروین پس از اینکه از چندین مدرسه به علت سوء رفتار اخراج شد، در یک کالج غیرانتفاعی به ادامه تحصیل پرداخت. او سپس ترک تحصیل کرده و به نیروی دریایی آمریکا پیوست و در آنجا به عنوان یک تک‌تیرانداز مشغول به خدمت شد. او در جنگ جهانی دوم در خلال نبرد سایپان (8 ماه پبش از نبرد «ایوجیما») زخمی شد و بسیاری از دوستان و هم‌قطارهای او که با ماروین در یک جوخه خدمت می‌کردند، در این نبرد کشته شدند. این حوادث تاثیر عمیقی بر ادامه زندگی ماروین گذاشت. به پاس خدماتش از سوی ارتش آمریکا به او مدال «قلب ارغوانی» اهدا شد و سپس به دلایل پزشکی او را از ادامه خدمت معاف کردند.
در روزهایی که در نیویورک به عنوان یک شاگرد لوله‌کش کار می‌کرد، زمانی‌که برای تعمیر توالت یک سالن تئاتر محلی رفته بود، از او خواستند تا به جای یکی از بازیگران که به دلیل کسالت موفق نشده بود در تمرین‌ها شرکت کند؛ به ایفای نقش بپردازد. از اینجا بود که لی ماروین به عنوان یک بازیگر تئاتر خارج از برادوی بازیگری را شروع کرد. در 1950 ماروین به هالیوود رفت. او خیلی زود و به سرعت توانست نقش‌های کوتاه و حتی مکمل را به دست آورد و در فیلم‌های وسترن، فیلم‌های مربوط به جنگ جهانی دوم و جنگ با کره بازی کند. همچنین به علت تجاربش در جنگ‌های واقعی از او به عنوان یک تعلیم‌دهنده و مربی استفاده می‌کردند و بازی طبیعی او آنقدر قانع‌کننده بود که کارگردان‌ها و دیگر بازیگران فیلم‌ها برای طبیعی‌تر کردن نقش‌ها و صحنه‌ها از او کمک می‌گرفتند. او حتی در طراحی لباس‌ها، نحوه حرکات پیاده نظام و تهیه و آماده‌سازی مواد منفجره نیز شرکت می‌کرد.
نخستین فیلم او «حالا در نیروی دریایی هستید» (1951) بود و در 1952 در تعداد زیادی فیلم بازی کرد از جمله مهم‌ترین آنها «جدال در سیلورکریک» به کارگردانی دان سیگل، «گره هانگمن» و «هشت مرد آهنین». در 1953 او نقش معشوق بدطینت گلوریا گراهام را در فیلم «ضربه بزرگ» به کارگردانی فریتس لانگ را بازی کرد. همچنین در همین سال نقشی کوتاه ولی به یادماندنی را در فیلم «وحشی» در برابر مارلون براندو ایفا کرد که اسم دار و دسته ماروین در آن فیلم "بیتلز" است. در همین سال در دو فیلم دیگر به اسم «سمینول» (باد بوتیچر) و «جنون اسلحه» بازی کرد. در 1955 منتقدان او را بخاطر نقش «هکتور» خلافکار شهر در فیلم «روز بد در بلک راک» و ایفای نقش در برابر اسپنسر تریسی ستودند.
در اواسط دهه پنجاه ماروین نقش‌های بزرگتر و مهم‌تری را به عهده گرفت. در 1956 در فیلم «حمله» و در 1958 در «مسافر میسوری» بازی کرد و از سال 1957 تا 1960 در چیزی در حدود صد قسمت از یک سریال تلویزیونی موفق و پربیننده به نام «پلیس شیکاگو» در نقش فرانک بالینگز به ایفای نقش پرداخت. یکی از منتقدان در مورد این سریال نوشت: "یک سریال پرهیجان و خشن با حضور ماروین کله‌خراب در نقش یک افسر پلیس." در هر صورت ماروین با بازی در این سریال توانست نام خود را به جامعه آمریکا معرفی کند و او دیگر از ابتدای دهه 60 یک هنرپیشه کاملا شناخته شده بود.
در دهه 60 ماروین در فیلم‌هایی چون «کومانچروها» (1961)، «مردی که لیبرتی والانس را کشت» (1963) -که ماروین نقش لیبرتی والانس را بازی کرد-، «صخره دریایی دوناوان» (1963) نقش دوم مرد را بازی کرد که در تمام این فیلم‌ها جان وینِ اسطوره‌ای نقش اول و مقابل او را ایفا می‌کرد. همچنین در «مبارزه»، «مقبره» (1963) که در این فیلم نقش یک هفت‌تیرکش بی‌پروا را بازی کرد که به سراغ مقبره طلسم شده مردی می‌رود که قسم خورده او را بکشد و قسمتِ 122 سریال «استیل» (1963) که در آن نقش یک بوکسور بازنشسته را بازی می‌کند که ناچار می‌شود با یک روبات وارد رینگ بوکس شود. در 1964 ماروین در اثر به‌یادماندنی دان سیگل فیلم «قاتلین» در نقش یک آدمکش حرفه‌ای ولی باشخصیت و خوش‌پوش بازی کرد که این شخصیت را در سال 94 ساموئل ال.جکسون در فیلم «قصه عامه‌پسند» تارانتینو تا حد زیادی کپی‌برداری و تقلید کرد. ماروین در این فیلم بیشترین دستمزد خود را گرفت و این فیلم تنها فیلمی ست که در آن رونالد ریگان نقش یک شخصیت منفی را بازی می‌کند. در سال 1965 ماروین اسکار نقش اول مرد را بخاطر بازی در فیلم وسترن «کت بالو» دریافت کرد که جین فوندا نقش مقابل او را بازی می‌کرد. با ادامه موفقیت‌ها در دو فیلم بعدی یعنی «حرفه‌ای‌ها» (ریچارد بروکس-1966) و فیلم بسیار موفق «دوازده مرد خبیث» (1967) به ماروین در مورد فیلم بعدی‌اش اختیار تام داده شد.
در فیلم «نقطه پوچ»، فیلم موفق و تاثیرگذار جان بورمن، او نقش یک جانی و آدمکش لجوج و سمج را به نمایش می‌گذارد که قصد انتقام‌گیری دارد. در این فیلم که خود ماروین، جان بورمن را به عنوان کارگردان انتخاب کرد، ماروین نقش محوری در پیدایش و شکل‌گیری فیلم از طراحی داستان تا چینش صحنه‌ها را به عهده داشت. در 1968 ماروین بار دیگر در فیلمی از بورمن بازی کرد که هرچند مورد استقبال تماشاگران قرار نگرفت اما از سوی منتقدان مورد ستایش قرار گرفت. در این فیلم توشیرو میفونه بازیگر ژاپنی و معروف فیلم‌های کوراساوا هم حضور دارد.
در دهه 70 و 80 ماروین نقش‌های متنوع‌تری را بازی کرد و نقش‌های منفی کمتری را نسبت به دوران جوانی‌اش ایفا کرد. جالب است بدانید که نقش کوئینت در فیلم «آرواره‌ها»ی اسپیلبرگ (1975) نیز ابتدا به او پیشنهاد شد که نپذیرفت. بعدها خود او اعتراف کرد که از این کارش سخت پشیمان است. آخرین نقش بزرگ و مهم ماروین در فیلم «قرمز بزرگ» (1980) به کارگردانی ساموئل فولر بود.
ماروین از دو ازدواج (بتی ابلینگ- از1951تا1967- و پامِلا فیلی از1970 تا زمان مرگ ماروین) خود چهار فرزند داشت. در ضمن ماروین معشوقه‌ای به نام میشله تریولا داشت که پس از یک رابطه طولانی مدت از یکدیگر جدا شدند و تریولا از ماروین شکایت کرد، بر اساس این ادعا که سهمی از درآمدهای ماروین که در زمان رابطه این دو بوده متعلق به اوست. پس از یک جدال قضایی طولانی دادگاه هیچ حقی به تریولا نداد و او کاملا از زندگی ماروین خارج شد. ماروین از علاقه‌مندان سینمای بروس لی نیز بوده و حتی در سال 1981 در کلاس‌های "سشین دو کمپو" یک مربی آمریکایی به نام فرانک لاندرز هم شرکت کرد. گفته می‌شود که ماروین در یک برنامه زنده تلویزیونی به جانی کارسون می‌گوید که در نبرد ایوجیما در کنار باب کیشان (معروف به کاپیتان کانگورو) جنگیده است که با توجه به حقایق (اینکه او به علت پزشکی از از ادامه خدمت معاف شده بود) این عمل ماروین یک دروغگویی عجیب بوده است. سرانجام ماروین در اثر یک حمله قلبی درگذشت و او را در گورستان ملی آرلینگتون به خاک سپردند.

گزیده فیلمشناسی:
حالا در نیروی دریایی هستید (1951)، هشت مرد آهنین، جدال در سیلورکریک [درایران: جدال در سرزمین نقره]، گره هانگمن (1952)، ضربه بزرگ، جنون اسلحه [در ایران: نیروی انتقام]، وحشی، سمینول (1953)، نغمه‌های پیت کلی (1954)، روز بد در بلک راک (1955)، هفت مرد از حالا، حمله (1956)، رینتری کانتری [در ایران: درخت زندگی] (1957)، کومانچروها [در ایران: کومانچرو]، مقبره، مبارزه (1961)، مردی که لبرتی والانس را کشت (1962)، صخره دریایی دوناوان (1963)، قاتلین (1964)، کت بالو، کشتی دیوانگان (1965)، حرفه‌ای‌ها (1966)، دوازده مرد خبیث، نقطه پوچ [در ایران: درست به هدف] (1967)، جهنم در اقیانوس آرام، دلیجانت را رنگ کن [در ایران: دلیجان خوشبختی] (1969)، مونتی والش (1970)، شقه اول [در ایران:سفارش مخصوص]، پول توجیبی [ایران: کلک نزن رفیق] (1972)، ستاره دنباله‌دار مرد یخی، امپراتور قطب شمال [در ایران: یک مرد و یک ترن] (1973)، عضو کلان [در ایران: خشن‌ها]، دار و دسته اسپایک‌ها (1974)، سر شیطان فریاد بکش [ایران: فریاد شیطان] (1976)، قطار سریع‌السیر بهمن (1979)، قرمز بزرگ (1980)، شکار مرگ (1981)، پارک گورکی (1983)، روز سگی (1984)، دوازده مرد خبیث: ماموریت بعدی (1985)، نیروی دلتا (1986).






















       
       
به روز شده در : سه‌شنبه 4 فروردين 1388 - 3:26

_pgprintthis |_pgsendthis |
چهره هفته
  •   کوئنتین تارانتینو: در فكر ساختن قسمت سوم «بیل را بکش» هستم /نقش جوناه هیل در «جانگوی آزاد شده» بامزه‌ترین شخصیتی‌ست که تا حالا نوشته‌ام
  •   از کفاشی تا بازیگری
  •   استفاده نكردن از فن‌آوري‌هاي روز احمقانه است
  •   دیوید فینچر
  •   مایکل جکسون 1958-2009
  •   دنزل واشنگتن
  •   شان پِن
  •   آل پاچينو
  •   موریس ژار
  •   لی ماروین
  • آرشيو

    نظرات

    اهورا پورشیرازی
    سه‌شنبه 4 فروردين 1388 - 18:38
    -5
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    اولین تصویری که از لی ماروین توی ذهنم جا گرفت نقش کابوی پیر و بدمست فیلم کت بال هست. فکر کنم تنها اسکارش هم برای همین فیلم بود. زوج ماروین و جین فاندا توی این فیلم معرکه ست. بیشتر فیلمهایی که از ماروین دیدم معرکه بودن و خاطره انگیز. مثلا 12مرد خبیث یا امپراتور قطب شمال یا قاتلین. خلاصه اینکه لی مثل بیشتر قدیمی های هالیوود بزرگ و فراموش نشدنیه.

    فریدون ذکاوت
    سه‌شنبه 4 فروردين 1388 - 18:59
    -1
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    اگر کسی علاقه مند به سینمای کلاسیک باشه قطعا نمی تون از خیر لی ماروین و فیلمهاش بگذره. برای من دوازده مرد خبیث یکی از بهترین فیلمهای زندگی ام است.

    پوریا پورزند
    پنجشنبه 6 فروردين 1388 - 11:46
    5
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    جان بورمن و لی ماروین:

    بورمن در سال 1967 به آمریکا دعوت شد و توانست با بازی لی ماروین در نقش یک گنگستر بی‌رحم و یک ضد قهرمان سنگدل و غیر قابل اصلاح فیلم «درست به هدف» را به کارنامه سینمایی خود اضافه کند. سران استودیو در آن زمان سردرگم شده بودند و نمی‌دانستند چرا بورمن به سراغ پیچیدگی‌های تکنیکی و روایت غیر خطی رفته است. تا اینکه لی ماروین وارد ماجرا می‌شود و چون خودش هم از از همان ابتدا به هالیوود بدبین بوده است در نقش یک تفنگدار دریایی سابق و رنج کشیده که شهرت چندانی هم ندارد تبدیل به فرشته نگهبان غیر قابل پیش بینی بورمن می‌شود:‌ «ماروین به هیچ وجه آدم سخت‌گیری نبود. زمانی که در الکاتراز مشغول فیلمبرداری بودیم یک روز جزئیات صحنه را از یاد بردم و نمی‌دانستم در صحنه بعد چه کار باید بکنیم. لی متوجه این فضیه شد و ناگهان شروع به داد و فریاد کرد و در برابر مدیر تولید به تلو تلو خوردن افتاد و گفت: «نمی‌توانیم با چنین آدمی کارمان را ادامه دهیم». من هم از فرصت استفاده کردم و بعد از تنظیم افکارم و به یاد آوردن جزئیات صحنه به لی علامت دادم تا دست نگه دارد. لی هم به طرز شگفت انگیزی از یک آدم مست به یک آدم هوشیار تبدیل شد و فیلمبرداری به خوبی ادامه پیدا کرد. لی همچنین آدمی بود!» «درست به هدف» که الان یکی از شاهکار‌های تاریخ سینما محسوب می‌شود در زمان خودش به الگویی برای تریلر‌های جست‌وجو محور و شکننده جان بورمن تبدیل شد و دوستی پایداری برای او و لی ماروین به ارمغان آورد: «لی از همان ابتدای فیلمبرداری تاثیر زیادی بر فیلم داشت. به نظر من فیلمنامه اولیه متن به دردنخوری بود و لی وقتی از نظر من مطلع شد گفت فقط به یک شرط در این فیلم بازی می‌کنم. بعد فیلمنامه را از پنجره بیرون انداخت و من را از شر آن راحت کرد.»

    بورمن بعد از «درست به هدف» دوباره لی ماروین را به کار گرفت تا فیلم «جهنم در اقیانوس آرام» (1968) را با داستانی درباره یک دریانورد آمریکایی و سرباز ژاپنی تولید کند؛ نقش سرباز ژاپنی را توشیرو میفونه بازی می‌کرد و قرار بود همراه با لی ماروین در یک جزیره گرفتار شود. این فیلم در گیشه شکست خورد به همین دلیل بورمن در فیلم بعدی‌اش «رهایی» به سراغ یک احساس جهانی رفت که یک تجربه‌ای دشوار و از جنس زمان خودش بود و داستان یک مشت آدم دهاتی را به تصویر می‌کشید که در سفر آخر هفته‌ که با کانو به جنوب جورجیا رفته‌اند چهار تاجر را حسابی به وحشت می‌اندازند: نقطه عطف هر درامی با موضوع بازگشت به طبیعت و مردان شهرنشینی که به دنبال شناخت خویشتن خویش هستند. مردان داستان « نجات» هم در پایان تجربه دشوار درنده‌خویی را از سر می‌گذرانند که این‌بار به مرگ منتهی می‌شود. بورمن درباره این فیلم می‌گوید: «استودیوی برادران وارنر اعتماد کمی به این فیلم داشت و هر بار بودجه را بیش از پیش کاهش می‌داد و به دلیل بودجه پایین مجبور شدم از موسیقی بانجو به عنوان موسیقی متن استفاده کنم. دونوازی‌ بانجو را جایگزین موسیقی ارکسترال کردم که اتفاقاً به نتیجه خوبی هم منجر شد. نتیجه‌ای که البته با اجبار استودیو به دست آمد.»

    ## به نقل از ایندیپندنت

    پوریا پورزند
    پنجشنبه 6 فروردين 1388 - 11:47
    -4
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    یک بخش هایی از مطلب رو یادم رفت . این کامل تره.

    پوپه میثاقی
    پنجشنبه 6 فروردين 1388 - 13:36
    -8
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    وقتی از مارلون براندو (همبازی ماروین در فیلم "وحشی")راجع به لی ماروین پرسیدند،جواب داد: "لی ماروین-؟لی موران(کودن)!"

    مهسا
    چهارشنبه 12 فروردين 1388 - 14:20
    4
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    لی ماروین توی "کت بالو" محشره!

    فرخشاد لیستر
    پنجشنبه 13 فروردين 1388 - 13:38
    0
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    معروف ترین فیلم "لی ماروین" از نظر مردم ایران "12مرد خبیث" هست. اما به شدت "امپراتور قطب شمال" رو دوست دارم. ماروین توی این فیلم کولاک کرده. ضمن اینکه خود فیلم هم عالیه. این فیلم هم ساخته رابرت آلدریچه. من عاشق او سکانس درگیری و دعوای ماروین و بورگناین روی سقف قطار هستم. یکی از به یاد موندنی ترین سکانس های سینماست.

    معین
    شنبه 15 فروردين 1388 - 20:32
    5
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    لی ماروین رو من به خاطر کله شقی اش دوست دارم. تا هرچی فیلم ازیش دیدم دوست داشتم. فرقی نمی کنه کداک فیلمش بوده.

    شاهرخ مشکین قلم
    شنبه 15 فروردين 1388 - 20:59
    -1
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    لی ماروین. مرد خشن و قلچماق اما همیشه دوست داشتنی. وای که چقدر به کابوی مست و همیشه پاتیل "کت بالو" خندیدیم. قاتل شیک و جنتلمن "قاتلین" به تحسین مان واداشت. در "وحشی" به جز یک احمق چیزی نیست. در "پول تو جیبی" آخر معرفت است و با پل نیومن چقدر دیدنی. لی ماروین همیشه لی ماروینخ خواهد ماند.

    هومن شیرازی
    شنبه 15 فروردين 1388 - 21:11
    2
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    من تا حالا هرچی که از لی ماروین دیدم عالی بوده. انتظار دیدن بازی های آنچنانی از ماروین که نداریم اما تو بعضی از نقش هاش واقعا عالیه، مثلا همین کت بالو. زوج ماروین و اسبش محشرن. وقتی خودش و اسبش مست می کنن و از حال می رن بهترین صحنه های فیلم هستن. امپراتور قطب شمال رو هم خیلی دوست دارم. خیلی دلم میخواد دلیجانت رو رنگ کن رو ببینم.

    محمد حسین
    دوشنبه 17 فروردين 1388 - 8:6
    -5
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    بیخود نیست که اساتید جارموش و تام ویتس عاشق این مردند

    از کتاب قهوه و سیگار با جارموش

    آریا نظام الملک
    دوشنبه 17 فروردين 1388 - 12:48
    6
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    برای من جای سئواله که چرا ستاره های جدید نمی تونن اون جذابیت و ستاره بودن ستاره های قدیم هالییوود رو داشته باشن؟ همین "لی ماروین". نه خوش قیافه ست ،نه اخلاق درست حسابی داشته و تازه بازیگر آنچنانی به لحاظ تئوری های آکتورز استودیو و غیره نبوده. اما هر بار به تماشای فیلمهاش می نشینیم ابهت و شکوه ستاره ای اونها ما رو جادو می کنن. من خودم هربار که "امپراتور قطب شمال" یا "قاتلین" و یا "دوازده مرد خبیث" رو می بینم از دیدنشون _و دیدن ستاره هاشون- سیر نمی شم. چرا؟ حتما یک چیزی تو اون آدمهای قدیمی بوده یک جوهره ای چیزی داشتن که جدیدی ها ندارن. نمی دونم. شاید بقیه دوستان بتونن به من بگن که اشتباه می کنم.

    آقا شجاع
    سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 0:18
    4
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    لی ماروین پیش از اینکه بازیگر و هنرپیشه باشه یک مرد بوده. بخاطر همینه دوست داشتنی و تو دل برو هست بعد از این همه سال.

    هارپاک
    چهارشنبه 19 فروردين 1388 - 1:51
    3
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    لیبرتی والاس بزرگ

    حامد ب
    چهارشنبه 19 فروردين 1388 - 15:15
    -4
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    لي ماروين رو تو "كت بالو " هم از دست ندين. يادمون نره كه ليبرتي والانس كي بود. "درست به هدف "رو اسكورسيسي تو مستند "گشت و گذار شخصي .... "هم تعريفشو كرده. بايد پيداش كنم و ببينمش. اصلا يك ليست از فيلماي تعريف شده تو اون مستند رو بايد در ست كرد و ديد. جناب نظام الملك اون جوهره تو جديدي ها نيست درسته.

    سارمن کشیش زاده
    پنجشنبه 20 فروردين 1388 - 0:13
    -6
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    فقط دان سیگل می دونست که چطور از لی ماروین بازی بگیره. جان بورمن ارزش ها وکیفیت بالای همچین بازیگری رو درک می کرد. لی ماروین عزیز.

    مگان بهرامی
    جمعه 21 فروردين 1388 - 22:3
    2
    موافقم مخالفم
     
    مورگان فريمن

    هرکی که تا حالا "کت بالو" رو ندیده حتما ببینه. یک لی ماروین کاملا متفاوت . به یادموندنی. بانمک. بامزه. ناز.

    اضافه کردن نظر جدید
    :             
    :        
    :  
    :       



    استفاده از مطالب و عكس هاي سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سايت سينماي ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

    كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت`پارسیس است.

    مجموعه سايت هاي ما : تهران ما ، مشهد ما ،  سينماي ما ، تئاترما ، خانواده ما ، اينترنت ما

     سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
    Copyright 2005-2010, cinemaema.com