دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي) :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ما :: سينمای جهان
     صفحه‌اول     گزارش     گالري‌عكس     تبليغات     درباره‌ما     ارتباط‌ با ما     سينماي ما     
 
   
       يکشنبه 20 اسفند 1391 - 16:55         

       



دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي)

سینمای ما - «ایگور» فیلم خانوادگی غیر متعارفی ست. یکی از همراهان شخصیت اصلی فیلم مغزی است که در یک شیشه غوطه‌ور است و یکی دیگر از آنها خرگوش لاغرمردنی ست که همیشه قصد خودکشی دارد. بچه‌ی کودکستانی شما ممکن است سئوال‌های پیچیده‌ای بعد از تماشای فیلم از شما بپرسد. اما طرح تاریک و بی‌رحمانه‌ی فیلم، مشکل این فیلم که بوسیله‌ی استودیوی انیمیشن‌سازی فرانسوی، سازنده‌ی «Rolie Polie Olie » ساخته شده، نیست.
گروه فیلمنامه‌نویسان فیلم با چسباندن هر چیزی به طرح غیرعادی فیلم و پرکردنش با دیالوگ‌های اخلاقی و سوء‌تفاهم‌ها، ذکاوت و ویرانگری‌شان را برای نوشتن به هدر داده‌اند. (بهتر است یک آدم بی‌اهمیت خوب باشی تا یک شیطان زیرک) مثل شخصیت زن هیولای فرانکشتاین گونه‌ی فیلم در میانه‌ی فیلمنامه، قسمت‌هایی که با فیلمنامه متناسب نیستند.
در سبک وریتم «ایگور» بیشتر به نسخه‌ی کوتاه شده‌یی از انیمیشن‌های مخصوص بزرگسالان مثل «جشنواره انیمیشن اسپایک و مایک» یا «نمایش انیمیشن» ساخته‌ی مایک جاج شبیه است. جلوه‌های انیمیشنی کامپیوتری فیلم در مقایسه با ساخته‌های پیکسار و دریم ورکز بی‌رنگ و مرده به نظر می‌رسد و در طراحی شخصیت‌ها بیشتر به مخرب‌بودن‌شان توجه شده تا دوست‌داشتنی‌بودن آنها. شخصیت‌های فیلم را در یک فست فود مخصوص بچه‌ها قرار دهید تا همه اشتهای‌شان را از دست بدهند. اما فیلمنامه‌ی کریس مکنا بسیار زیرکانه نوشته شده، زمانی که به تمسخر فیلم‌های هیولایی عصر سیاه و سفید می‌پردازد در حالی که آنها را به خوبی در نشانه‌های فرهنگی امروزی تنیده است. وقتی یکی از شخصیت‌ها قرار است در معرض تلقین افکار و عقاید شیطانی واقع شود، در یک اتاق زندانی می‌شود و مجبوراست فیلم «درون استودیوی اکتور» را تماشا کند و سپس بیرون می‌آید تا به ماجراهای بزرگتر بپیوندد. اسکامپر، خرگوش و برین، مغز درون شیشه (با صدای استیو بوشمی و سین هایس) تقریبا از سه برابر نقش‌های برجسته‌ی کمدی انیمیشنی معمول بهتر هستند.
«ایگور» با یک گوژپشت آغاز می‌شود (با صدای جان کیوزاک) که مهارت و علاقه‌ی تبدیل شدن به یک دانشمند دیوانه را دارد ولی تمام کاری که رئیس نابخردش می‌گذارد او انجام دهد، روشن کردن کلید است. بعد از اینکه یک حادثه‌ی صنعتی وحشتناک رئیس‌اش را از ادامه‌ی کار محروم می‌کند، ایگور تلاش می‌کند تا یک زن غول‌پیکر به اسم اوا درست کند و جایزه‌ی علوم شیطانی را ببرد. البته هیچ چیز طبق برنامه پیش نمی‌رود و ایگور به مرور عاشق مخلوقش می‌شود.
اینجا زمانی ست که فیلم به طور وحشتناکی مسیر اشتباهی را طی می‌کند. در زمانی که بسیاری از شوخی‌های بین شخصیت‌ها خلاقانه است، اتفاقات داستانی قابل پیش‌بینی می‌شوند و با سوءتفاهم عاشقانه‌ای شبیه فیلم «بچه کارات» و بیست فیلم مشابه دیگر کامل می‌شود. فیلم با سکانس اکشن بزرگی تمام می‌شود که ضعف‌های انیمیشنی فیلم را بیشتر نشان می‌دهد و به نظر می‌رسد که تا ابد ادامه خواهد یافت. «ایگور» یک فیلم 87 دقیقه‌ای ست ولی 110 دقیقه به نظر می‌رسد.
در یک نقد کلی فیلم مستحق یک تحسین بزرگ است. موسیقی فیلم عالی است. با تنوع ریتمی از ریتم‌های قدیمی و کلاسیک گرفته تا بلوز، این تنها فیلمی ست که همه آن را به همراه ترک موسیقی همراهش "بچه خواهش می‌کنم به خانه نیا" خواهند دید. (اگر بهشت وجود داشته باشد، وقتی به دروازه‌های مرمرینش رسیدید دوست دارید خداوند چه چیزی به شما بگوید؟ این فیلم پر از تصاویر وحشتناک، زبان ملایم و خشونت کارتونی ست) .



       
       
به روز شده در : يکشنبه 18 اسفند 1387 - 3:56

_pgprintthis |_pgsendthis |

نظرات

ايمان
يکشنبه 18 اسفند 1387 - 13:37
5
موافقم مخالفم
 
دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي)

خود كاراكتر ايگور خيلي بامزه هست اما بقيه نه.

شراره تهراني
يکشنبه 18 اسفند 1387 - 14:49
-3
موافقم مخالفم
 
دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي)

"ايگور" كارتوني نبود كه انتظارش رو داشتم. خيلي تلخ و سياه و در عين حال خالي از هرگونه خلاقيت.

فرح
يکشنبه 18 اسفند 1387 - 16:53
5
موافقم مخالفم
 
دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي)

واي چه نازززز! من عاشق كارتون و انيميشنم. ممنون.

ماريا فروزان
دوشنبه 19 اسفند 1387 - 15:59
5
موافقم مخالفم
 
دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي)

ايوا:من به عنوان بازيگر، خيلي چيزا رو عميق احساس مي كنم و همه زندگي رو به دست ميارم. «ايگور»

سارا اسلامي
چهارشنبه 21 اسفند 1387 - 17:5
0
موافقم مخالفم
 
دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي)

ايگور: توي اين دنيا، آدمهاي خوب آخرش كارشون تموم ميشه!

«ايگور»

سارا خرم
پنجشنبه 22 اسفند 1387 - 16:48
3
موافقم مخالفم
 
دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي)

"ايگور" رو نديدم اما در مقايسه با " وال-اي" چيزي نداره. حتي "بولت" و "كونگ فو پاندا". اين آخر بدشانسيه يك فيلمي مثل "ايگور"هستش.

پوريا پورزند
دوشنبه 26 اسفند 1387 - 17:5
-10
موافقم مخالفم
 
دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي)

"ايگور" نه اينكه فيلم بدي باشه اما در مقايسه با"وال-اي" و "بولت" و حتي "كونگ فو پاندا" يك انيميشن خسته كننده و كاملا كسالت بار است. هيچ ايده نو و تازه اي در فيلم وجود نداره. طراحي شخصيت ها و كاراكترهاي فيلم قديمي و كهنه است. اما اين رو قبول دارم كه ديلوگ ها بامزه هست اما شوخي ها تكراري اند.

فرح
چهارشنبه 28 اسفند 1387 - 14:4
-5
موافقم مخالفم
 
دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي)

دلتون مياد به اين موجودات ناز و بامزه كارتوني بد و بيراه مي گين؟ گناه دارن.

عیسی در به در
شنبه 1 فروردين 1388 - 23:6
1
موافقم مخالفم
 
دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي)

به نظر من که خیلی ضعیف بود

با جدا کردن قسمت های مختلف انیمیشن های مختلف و بعد چسبوندن به همدیگه نمیشه یه کار خوب درست کرد

خیلی تکراری و خسته کننده بود البته 2-3 تا شخصیتشو دوست داشتم

در کل پیشنهاد می کنم جاش یه چیز دیگه نگاه کنید

سحر
چهارشنبه 5 فروردين 1388 - 23:7
4
موافقم مخالفم
 
دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي)

کارتون خیلی بی مزه ای بود. همش این دست و اون دست می کردم تا زودتر تموم بشه.

محمد امین
چهارشنبه 5 فروردين 1388 - 23:36
-8
موافقم مخالفم
 
دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي)

من این انیمیشن رو مدتی پیش دیدم و به نظرم چیز جالبی بود، مخصوصاً اون بخشی که ایگور به بیرون ابرها میرسه و میفهمه پادشاه به دروغ محیط رو ترسناک جلوه میداده (با اون کریستالی که ابرها رو مجتمع میکرد و مانع رسیدن نور خورشید میشد) و این فکر رو تزریق کرده بود که مردم برای زنده موندن به هیولاها و ترس نیاز دارند.

محمود ملک زاده
چهارشنبه 10 تير 1388 - 17:48
3
موافقم مخالفم
 
دیالوگ‌های بامزه، شوخی‌های تکراری (یادداشت پیتر هارتلاب بر فیلم «ایگور» ترجمه سارا ترابي)

خوشم نیومد. خیلی کشدار و خسته کننده بود.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       



استفاده از مطالب و عكس هاي سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سايت سينماي ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت`پارسیس است.

مجموعه سايت هاي ما : تهران ما ، مشهد ما ،  سينماي ما ، تئاترما ، خانواده ما ، اينترنت ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Copyright 2005-2010, cinemaema.com