مردم معمولی (یادداشت راسِل اسشیکل -تایم- بر فیلم «جاده انقلابی» ترجمه سارا ترابی) :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ما :: سينمای جهان
     صفحه‌اول     گزارش     گالري‌عكس     تبليغات     درباره‌ما     ارتباط‌ با ما     سينماي ما     
 
   
       يکشنبه 20 اسفند 1391 - 16:56         

       

جاده انقلابی


مردم معمولی (یادداشت راسِل اسشیکل -تایم- بر فیلم «جاده انقلابی» ترجمه سارا ترابی)

سینمای ما - زمانی که ریچارد یِتس در سال 1961 «جاده انقلابی» را به چاپ رساند، شخصیت‌های کتاب، دیدگاه و وضع ظاهرشان به سمت کلیشه‌شدن پیش رفته بود و با گذشت تقریبا نیم قرن از آن زمان، فیلم تلخی که به تازگی سام مِندِز بر اساس فیلمنامه‌ای از جاستین هایت ساخته، ثابت می‌کند که او هم نتوانسته به این داستان غم‌انگیز شادابی ببخشد.
فرانک ویلر (انتخاب اشتباه لئوناردو دی کاپریو) کسی است که در حومه زندگی می‌کند و برای کار به شهر در رفت و آمد است. کلاه دهاتی به سر می‌گذارد و کراوات باریک و لباس (برادران بروک) را پوشیده، زیاد سیگار می‌کشد و الکل مصرف می‌کند، از کارش متنفر است و معاشقه‌ی کوچک و بی‌رنگ و رویی با همکارش دارد. او فکر می‌کند که لیاقت کار بهتری دارد، ولی در کارهایی که به او پیشنهاد می‌شود، هیچ نوع هوش و انرژی به چشم نمی‌خورد تا او را از لباس خاکستری کار پر زحمتش رهایی بخشد.
همسر او، آپریل (کیت وینسلت) زمانی آرزو داشته هنرپیشه شود، ولی الان نقش مادری بی‌نظم و پرخاشگر را دارد، که طرح مهاجرت خانواده و نقل مکان به پاریس را در سر می‌پروراند. جایی که او می‌تواند به خوبی خانواده‌اش را از نظر مالی حمایت کند. فرانک را هم این طور تصور می‌کند که با یک لباس سیاه یقه برگشته در کافه‌ها می‌نشیند و درباره‌ی اگزیستانسیالیسم بحث می‌کند.
این اتفاق رخ نمی‌دهد. بیشتر به این دلیل که فرانک خیلی تصادفی مورد توجه روسای شرکتش قرار می‌گیرد. این تصمیم او (آپریل) را در ساعاتی کسالت‌بار و عصبی در خانه‌ی کوچک‌شان واقع در رولوشنری رود سرگردان می‌کند و تراژدی داستان آغاز می‌شود. از ابتدای فیلم گسترش تراژیک داستان را می‌توان دریافت. فیلم سحرآمیزی که به راحتی نمی‌توان با آن همذات‌پنداری کرد. فیلم به ما بخش کوچکی از زندگی حومه‌نشینان یا مشکلات زندگی در منهتن را نشان می‌دهد، اگر حافظه یاری کند و یا آنطور که در مجموعه‌ی تلویزیونی «مردان دیوانه» بازگو می‌شود، هیچ کدام از اینها دلیل زندگی احمقانه و پوچی که در آن دوران وجود داشته و این فیلم سعی در نشان دادن آن دارد، نیستند.
همزمان با داستانِ یِتس در حیطه‌ی ادبیات اعتراضی دو نوشته‌ی داستانی و غیرداستانی دیگر با نام‌های «مردی با لباس فلانل خاکستری» و «مرد سازمان‌یافته» نیز به طور دلسوزانه‌ای مسائلی را در ارتباط با هم‌سازی طبقه‌ی متوسط آمریکا مطرح می‌کنند. شاهد نسلی هستیم که خیلی زود از پا در آمده‌اند و دچار افسردگی فراگیر بعد از جنگ جهانی دوم شده‌اند. سکوت اختیار کرده و همه‌ی این موارد اشتیاق‌شان به داشتن یک زندگی توام با موفقیت و خوشبختی بدون ریسک را توجیه‌پذیر می‌کند. از این نظر این زوج مثال خیلی خوبی نیستند. آنها در زمره‌ی کسانی هستند که تقدیر جبری آنها را بدانجا رسانده، قربانیان بد اقبال و مسخ شده‌ای که زمان زندگی‌شان در این دوره قرار گرفته است.
نه داستانِ یِتس و نه این فیلم، فرانک و آپریل را در یک پیوستار تاریخی قرار نداده‌اند. هر چند هر دو به این نکته اشاره دارند که گذران زندگی در این زمان خاص باعث تلخی و تیرگی کاراکترها شده. آنها در برابر حوادثی که در آینده برای‌شان رقم خورد، همچنان تلخ باقی ماندند (فیلم به حوادثی که در اواخر دهه‌ی 50 اتفاق افتاده، اشاره دارد). اتفاقاتی که به شدت روحیه‌ی آمریکایی‌ها را تغییر داد. دو سال بعد از چاپ داستان یِتس کندی ترور شد، هفت سال بعد از آن حوادث 1968 اتفاق افتادند. بزرگ‌ترین تاریخ‌سازان آمریکا کسانی مانند فیلیپ راث و جان آپدایک در طبقه‌ی متوسط موضوعات غیرقابل تغییری را بیان کردند.
من نمی‌دانم چرا داستان یِتس در بین منتقدین تا این اندازه هوادار پیدا کرده (قطعا من یکی از آنها نیستم) و نمی‌دانم چرا تا این اندازه فیلم‌سازان مختلف از لحظه‌ای که این داستان به چاپ رسیده، به ساخت آن علاقه نشان داده‌اند. شاید میانه‌روی یا واقعی بودن داستان جذب‌شان کرده و این باعث شده که مجاب شوند هر اندازه هم که داستان کسالت‌باری باشد، باز هم قابل قبول و خوب است. و در نهایت نمی‌فهمم به چه دلیلی ساخت این اثر را به یک زوج انگلیسی (مندز و هایت) محول کرده‌اند. با وجود اینکه که آنها قبلا «زیبایی آمریکایی» را ساخته بودند که وجوه تلخ و طعنه‌آمیز زیادی از آمریکا بیان می‌کرد.
با نگاهی به وقایع زندگی حومه‌نشینان هم‌نسل شخصیت‌های این فیلم می‌توانستیم تصویر روشنی از زندگی این نسل داشته باشیم. اما آمریکایی‌های طبقه‌ی متوسط دهه‌ی 50 به داستان شادتری احتیاج داشتند. داستانی که در فضای بازتر و با ملودرام هیجان‌انگیز و قوی همراه باشد. این شاید همان دلیلی است که باعث شده این فیلم تا این اندازه دور از ذهن و بی‌احساس به نظر برسد. حتی با وجود وجوه هنری فیلم، همچنان به هیجان، سرکشی و شهامت بیشتری نیاز دارد، تا حس‌هایی که درباره‌ی زندگی داریم با تیرگی محض پر نشوند؛ کشمکش انسانی، روابط جنسی، طنز، طعنه‌ی کمتر و آگاهی از انتخاب‌های‌شان در برابر سرنوشت از قبل تعیین شده می‌توانست کمک بیشتری به فیلم بکند.
این‌ها چیزهایی هستند که در مجموعه‌ی تلویزیونی «مردان دیوانه» وجود دارد. توانسته مثال‌های مناسب و ساده و بی‌دردسری برای به تصویر کشیدن فضایی دل‌پذیر و خودمانی بیابد. یا مثلا می‌توانید فیلم‌های داگلاس سیرک را ببینید. غم و رنجی که جین وایمن و لانا ترنر در آن فیلم‌ها به تصویر می‌کشند، هم سرگرم‌کننده و هم آموزنده است. بیشتر به تماشای کشمکش بین این دو می‌نشینیم تا فضای غم‌انگیزی که آنها را احاطه کرده است. شاید آن فیلم‌ها کاملا واقعی و صادق نباشند، اما جاده‌ی انقلابی هم نیست.

منبع : سینمای ما



       
       
به روز شده در : سه‌شنبه 26 خرداد 1388 - 20:7

_pgprintthis |_pgsendthis |


اخبار مرتبط

نظرات

سینا
چهارشنبه 27 خرداد 1388 - 0:54
-30
موافقم مخالفم
 
بهترین سال (یادداشت میک لازال -سان فرانسیسکو کِرانیکِل- بر فیلم «جاده انقلابی» ترجمه پیمان جوادی)

دیکپریو حقش بیشتر از اینها بود در این فیلم

خیلی زیبا کار کرد و انرژی گذاشت.

فیلم هم 17 میدهم!

تورج کاوه
چهارشنبه 27 خرداد 1388 - 15:38
18
موافقم مخالفم
 
بهترین سال (یادداشت میک لازال -سان فرانسیسکو کِرانیکِل- بر فیلم «جاده انقلابی» ترجمه پیمان جوادی)

فیلم خوبی بود این "جاده انقلابی". اما منم مثل نویسنده این مطلب اونجوری که بعضی از نویسنده های وطنی یا میک لازال با فیلم حال کردن و تعریف و تمجید کردن از فیلم با فیلم موافق نبودم.

علیرضا دولتشاهی
شنبه 30 خرداد 1388 - 18:14
-8
موافقم مخالفم
 
بهترین سال (یادداشت میک لازال -سان فرانسیسکو کِرانیکِل- بر فیلم «جاده انقلابی» ترجمه پیمان جوادی)

خود تیتر گویای همه چیز هست، حتی نظر نویسنده مطلب. فیلم درباره مردمی معمولی ست که تحمل از دست دادن رویاهاشون رو ندارن. البته خیلی هم سخته این زندگی یکنواخت و این همه روزمرگی رو تحمل کردن. یک جورای به آپریل حق می دم . اما اینکه زندگی خودش،شوهرش و بچه هاش رو نابود کنه، به نظرم خیلی خودخواهی و مسئولیت نشناسیه.

صوفیا
يکشنبه 31 خرداد 1388 - 17:54
-18
موافقم مخالفم
 
بهترین سال (یادداشت میک لازال -سان فرانسیسکو کِرانیکِل- بر فیلم «جاده انقلابی» ترجمه پیمان جوادی)

من موافق نیستم. فیلم خسته کننده نبود. حداقل من که از تماشای فیلم خسته نشدم. همه بازی ها عالی بودن و کارگردانی خیلی خوبی داشت.

فریال فرنود
دوشنبه 1 تير 1388 - 17:34
-8
موافقم مخالفم
 
بهترین سال (یادداشت میک لازال -سان فرانسیسکو کِرانیکِل- بر فیلم «جاده انقلابی» ترجمه پیمان جوادی)

به گمونم فیلم درباره روزمرگی در زندگی قشر طبقه متوسط باشه. من معتقدم که روزمرگی بدترین چیز در زندگی هر آدمی می تونه باشه. چیزی که خیلی از ماها گرفتارش هستیم و خودمون خبر نداریم.

اویتسا افشارطوس
چهارشنبه 3 تير 1388 - 16:44
7
موافقم مخالفم
 
بهترین سال (یادداشت میک لازال -سان فرانسیسکو کِرانیکِل- بر فیلم «جاده انقلابی» ترجمه پیمان جوادی)

معلومه که یک نویسنده و منتقد انگلیسی نظر خوبی درباره یک فیلم کاملا آمریکایی نداره. این کاملا طبیعی هست. چونکه انگلیسی ها هیچوقت نگاه خوبی نسبت به سینمای آمریکا نداشتن و ندارن. در ضمن انگلیسی ها شیوه و ره و روش زندگی خودشون رو دارن و کاملا با آمریکایی ها متمایز و متفاوت عمل می کنن. پس نظرات نویسنده مجله تایم درباره فیلم بسیار خوب "جاده انقلابی" چندان عجیب نیست.

ارسطو
شنبه 6 تير 1388 - 17:56
-9
موافقم مخالفم
 
بهترین سال (یادداشت میک لازال -سان فرانسیسکو کِرانیکِل- بر فیلم «جاده انقلابی» ترجمه پیمان جوادی)

این که نویسنده از فیلم خوشش نیومده دلیلی بر بودن فیلم نیست. تازه لئو و کیت جفتشون توی این فیلم عالی ان.

پیمان پارسایی
دوشنبه 8 تير 1388 - 15:2
-30
موافقم مخالفم
 
بهترین سال (یادداشت میک لازال -سان فرانسیسکو کِرانیکِل- بر فیلم «جاده انقلابی» ترجمه پیمان جوادی)

این نقد هم در کنار نقد میک لازال از جهاتی قابل قبول و پذیرفتنی هست. البته از نگاه یک انگلیسی سنتی و متعصب به سنن انگلیسی.

افلاطون
شنبه 20 تير 1388 - 15:45
3
موافقم مخالفم
 
بهترین سال (یادداشت میک لازال -سان فرانسیسکو کِرانیکِل- بر فیلم «جاده انقلابی» ترجمه پیمان جوادی)

"جاده انقلابی" رو خیلی خیلی دوست دارم.

شوکا
يکشنبه 21 تير 1388 - 17:56
-8
موافقم مخالفم
 
بهترین سال (یادداشت میک لازال -سان فرانسیسکو کِرانیکِل- بر فیلم «جاده انقلابی» ترجمه پیمان جوادی)

لطفا درباره سریالهای تلویزونی هم مطلب داشته باشین. چه تلویزیون خودمون چه فرار از زندان و....! الان تبش خیلی بالاست.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       



استفاده از مطالب و عكس هاي سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سايت سينماي ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت`پارسیس است.

مجموعه سايت هاي ما : تهران ما ، مشهد ما ،  سينماي ما ، تئاترما ، خانواده ما ، اينترنت ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Copyright 2005-2010, cinemaema.com