دشمن چشم‌هاي بيدار: «درخت زندگي» Tree of lifeساخته ترنس ماليك :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ما :: سينمای جهان
     صفحه‌اول     گزارش     گالري‌عكس     تبليغات     درباره‌ما     ارتباط‌ با ما     سينماي ما     
 
   
       سه‌شنبه 8 مرداد 1392 - 13:5         

               



نگاهي به «درخت زندگي» ساخته ترنس ماليك

دشمن چشم‌هاي بيدار: «درخت زندگي» Tree of lifeساخته ترنس ماليك

سينماي ما- هومن داودي: يكي از پوسترهاي «درخت زندگي» كه پازلي با تكه‌هاي زياد از تصويرهاي مختلف است، مي‌تواند به‌خوبي بيانگر حال‌وروز خود اثرهم باشد. فيلم دقيقاً مانند پوسترش درهم و برهم است و مي‌شود هر كدام از قسمت‌هايش را با هم جابه‌جا كرد. حتي مي‌شود فيلم را سروته كرد و از آخر به اول ديد. هيچ فرقي در كليت ماجرا به وجود نمي‌آيد؛ كما اين‌كه اين اتفاق در يكي از سينماهاي ايتاليا افتاده و به مدت يك هفته دو حلقة فيلم جابه‌جا پخش شده و كسي هم متوجه نشده و همه گذاشته‌اند به حساب خلاقيت‌هاي استاد. مسلماً انسجام يكي از مهم‌ترين مؤلفه‌هايي است كه باعث مي‌شود «فيلم» با «تصاوير متحرك» يا «ويدئوكليپ» فرق داشته باشد. بر اين اساس به‌سختي مي‌شود به «درخت زندگي» گفت «فيلم».

 نه يك داستان (حتي در كم‌رنگ‌ترين شكلش) در كار است و نه شخصيت‌هايي كه بشود ذره‌اي باورشان كرد و اندكي با آن‌ها همراه شد. اول مرگ فرزند يك خانواده را مي‌بينيم، بعد يك مستند دربارة شروع خلقت و بعد بزرگ شدن فرزندان ديگر خانواده. بخش‌هاي غيرمستند فيلم با نماهايي ضدنور و دوربيني كه مدام حركت مي‌كند و زاويه‌هايي معوج دارد، سرگيجه‌آور است. به‌جرأت مي‌توان گفت اگر كسي بتواند فيلم را يك‌ضرب و بدون چرت زدن يا خوابيدن كامل تا آخر ببيند، حتماً فيلم را در حد يك شاهكار دوست خواهد داشت. حرف‌هايي كه ماليك تلاش مي‌كند بزند، البته روي كاغذ جذابند. مكالمة مستقيم با خدا و وصل كردن خلقت كل جهان آفرينش به تولد يك نوزاد جالب است. اما به اين شكل مانيفست‌وار و سرگيجه‌آور غيرقابل‌تحمل و خواب‌آور است. «درخت زندگي» صبر تماشاگر را به مبارزه مي‌طلبد و بنا بر شنيده‌ها اغلب هم پيروز بوده است.

 فيلم علناً تماشاگران را به دو گروه مختلف تقسيم مي كند: گروه اول ‌(كه تعدادشان در ايران بيش‌تر است) كساني‌اند كه بعد از مدتي كوتاه از دنبال كردن تصاوير بي‌ربط فيلم خسته مي‌شوند و پشيزي براي افاضات فيلسوف‌مآبانه و شبه‌شاعرانه فيلم‌ساز قائل نيستند. گروه دوم هم كساني هستند كه دوست دارند در هر زمينه‌اي از لاية رويي كه فقط به درد سطحي‌نگرها مي‌خورد بگذرند و چيزهايي را كشف كنند كه عقل هيچ‌كس به آن‌ها نمي‌رسد و خودشان تنها موجوداتي روي كرة زمين هستند كه آن‌ها را درك مي‌كنند. خب براي اين‌ گروه «درخت زندگي» يك ضيافت تمام‌عيار است. مي‌توانند تا مدت‌ها دربارة مسائل هستي‌شناسانه و خدا و خلقت داد سخن سر دهند و فيلم را بستايند. فيلم آن قدر توخالي است كه به همة اين‌ها راه مي‌دهد.

«درخت زندگي» از نظر فني كم‌نظير است و به‌هيچ‌وجه نمي‌شود منكر اين قضيه شد. مسأله اين‌جاست كه اين جلوه‌هاي فني همان قدر به نفع فيلم تمام شده كه جلوه‌هاي ويژة فيلمي مثل «تغييرشكل‌دهندگان». آن‌چه باعث مي‌شود نتوان حتي براي اين دستاوردهاي فني ارزشي قائل شد، رويكرد ترنس ماليك است. لحني كه او براي فيلمش انتخاب كرده به‌شدت آزاردهنده است و در تضاد با مديومي است كه در آن كار كرده. ماليك در «درخت زندگي» از بالا به مخاطبانش نگاه مي‌كند و تجربة فيلم ديدن (كه قاعدتاً بايد براي مخاطب لذت‌بخش باشد) را به فرصتي براي افاضة فضل‌هاي پي‌درپي و حرف‌هاي «گنده‌گنده» اش تبديل كرده. او كوچك‌ترين قلابي براي دنبال كردن فيلم به تماشاگر نمي‌دهد (آيا اصلاً چنين قلابي وجود دارد؟) و به شكلي اعصاب‌خردكن خاطرات آشفتة دوران كودكي‌اش را بدون هيچ نظم خاصي پشت سرهم رديف كرده است.

واقعاً چرا يك فيلم‌ساز بايد به خودش حق بدهد كه از ستارگان درجة يك هاليوود در همة زمينه‌هاي سينمايي و امكانات كمپاني‌هاي معظم استفاده كند و ـ در بهترين حالتش ـ فيلمي بسازد كه تا به اين حد شخصي و خاص باشد؟ اين نوع فيلم‌ها معمولاً در سينماي مستقل توليد مي‌شود نه جريان اصلي. كجاي اين قضيه با شيوة فيلم‌سازي استنلي كوبريك مطابقت دارد كه طرف‌داران ماليك گاه‌وبي‌گاه آن‌ها را با هم مقايسه مي‌كنند؟ كوبريك كه در هر ژانري فيلم ساخته يك شاهكار تحويل داده كجا و ترنس ماليك متفرعن و جلوه‌فروش كجا؟

در ميان تمام تصاوير بي‌ربط فيلم، وضعيت شان پن از همه خراب‌تر است و كاملاً بايد به او حق داد كه در مصاحبه‌اي اعلام كرده كه از بازي‌اش در «درخت زندگي» راضي نيست. يك جورهايي از اسم و شهرت پن در اين فيلم سوءاستفاده شده. در لحظه‌هايي كوتاه او را در بيابان‌ها و ساحل‌هاي مختلف مي‌بينيم كه سرگردان است و نريشن مي‌گويد؛ همين. پايان‌بندي ساده‌انگارنة فيلم هم به اين شكل است كه همة بازيگران سرگردان فيلم (از جمله شان پن) در ساحل دور هم جمع مي‌شوند و به هم عشق مي‌دهند و تمام. فيلمي كه شروع نشده، بعد از تمام شدن هم شروع نمي‌شود!



       
به روز شده در : سه‌شنبه 9 خرداد 1391 - 4:47

_pgprintthis |_pgsendthis |


اخبار مرتبط

نظرات

مهدی
سه‌شنبه 9 خرداد 1391 - 19:10
4
موافقم مخالفم
 

من به شدت کاربر بی علمی در ارتباط با فیلم و انتقاد هستم ولی دوست عزیز فکر نمیکنی قبل از کوبیدن فیلم به این سادگی کمی با دیدگاهی دیگر به آن نگاه کنیم . متاستفانه یا خوشبختانه چنین فیلمهایی که با اجازه اسم تجربی را روی آن میگذارم آنقدر جرات دارند که سینما را نسبت به خود هنر سینما ببینند و نه صنعت . کار سخت اینحاست که ما با تمام زیبایی هایی که در این فیلم و فیلم های زیبای دیگر همچون چنین فیلمی برخورد می کنیم فقط دنبال چیزهای ساده که سالها پیش دوره آنها تمام شده می گردیم . متاستفانه این نظرات تماما از بیسوادی منتقدین عزیز و قابل احترام باعث خورد شدن و گونه ای سر در گم موندن محاطب بی سواد تر از شما همچون من دارد . سینما هم مثل بقیه هنر ها پیشرفت می کند . فکر میکنم داوینچی و میکلانژ با تمام بزرگیشان دوره اشان به سر رسیده و الان دوره جدیدی از سیر نقاشی ( یا هر هنری ) مطرح است . قطعا یکی از فیلمهایی که سینما را به چندین درجه بالاتر از درجه کنونی خودش منتقل کرد همین درخت زندگی است .

بابک
چهارشنبه 10 خرداد 1391 - 0:50
0
موافقم مخالفم
 

کمی با شما موافقم ولی با نگاهی به بردن 60 جایزه بین المللی و 40 نامزدی از جمله نامزدی 3 جایزه اسکار کمی صحبت های شما یک طرفه به نظر میرسه هر چند من هم قبول دارم که درخت زندگی فیلم دوست داشتنی نیست و کمی همه را گیج می کند.

ali
جمعه 12 خرداد 1391 - 21:59
-36
موافقم مخالفم
 
متاصفم

متاسفم برای شما .. نقد بی سر و تهی که بی سر و ته بودن رو محکوم می کنه!! حداقل یه کمی حرف حساب می زدی...من این فیلم رو دوست دارم ولی قبول می کنم که خیلی ها از این فیلم خوششون نیاد چون می دونم فیلمی با ساختاری متفاوته .. یک کمی فکر کنی می فهمی ...

خداییش من خودم می خواستم نقد بنویسم از شما بهتر می نوشتم چون ایرادات فیلم خیلی خیلی واضحه اما شما موفق شدی که به هیچ کدومشون اشاره نکنی که واقعا جای تبریک داره!!!


چهارشنبه 25 مرداد 1391 - 0:58
5
موافقم مخالفم
 

اقای به اصطلاح منتقد ،شما تکلیفت با نقدی که می کنی مشخص نیست ،نقد به طور کلی یه سلیقه شخصی است که من در این مقاله چیزی از سلیقه ی شما نمی بینم ،یه منتقد باید در حد یه مولف باشه تا بتونه نقد بنویسه ،در این مقاله ی کوتاه و بی ارزش شما اکثر جملات نقل قولند و متاسفانه شما به طور ناشیانه با این جملات بر خورد کردید ،این اولاً.

دوماً شما با توجه به کارنامه ی فیلمساز باید فیلمش را نقد کنید نه فیلم را جدا از فیلمساز ببینید(شما را ارجاع میدم به نظریه ی فیلمساز مولف) ،من فکر نمی کنم شما روزهای بهشت و یکی از بهترین فیلم های مالیک را که فیلم خط بازیک سرخ هست دیده باشین(اقتباس از رمان جیمز جویس) که این فیلم ها نشون دهنده ی صاحب اندیشه بودنه ترنس مالیک هست فیلمسازی که 20سال فیلم نمی سازه!!!!

سوماً شما تو مقالتون حق مقایسه بین دو فیلمساز را ندارین به نظرم اون جمله ی اخرتون که میگین کوبریک کجا و مالیک کجا یه مقایسه ی بچه گانست !!!

من نمیخوام از درخت زندگی دفاع کنم ،قبول دارم فیلم خسته کننده ای هست ولی از به نظرم ساخته شدنه این فیلم در هالیوود معجزه است و مالیک که مطلعاتش در زمینه ی فلسفی با لاست به شدت فیلم پر مفهومی ساخته و به نظرم این تیترتون بیشتر یه درد فیلم تغییر شکل دهندگان بخوره تا این فیلم.در ضمن فیلم تصوی برداری عالی داری ،که نامزد اسکار بهترین تصویر برداری هم شد


چهارشنبه 25 مرداد 1391 - 4:14
-5
موافقم مخالفم
 

نقد عالی ای بود .ممنونم از نقد مشکا فانه ای که کردید.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       



استفاده از مطالب و عكس هاي سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سايت سينماي ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت`پارسیس است.

مجموعه سايت هاي ما : تهران ما ، مشهد ما ،  سينماي ما ، تئاترما ، خانواده ما ، اينترنت ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Copyright 2005-2010, cinemaema.com