ايو مونتان :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ما :: سينمای جهان
     صفحه‌اول     گزارش     گالري‌عكس     تبليغات     درباره‌ما     ارتباط‌ با ما     سينماي ما     
 
   
       پنجشنبه 19 بهمن 1391 - 2:38         

                       


ايو مونتان

ایو مونتان، مرد بارانی
گردآوری و ترجمه: پیمان جوادی

ایو مونتان نمونه یک مرد باشخصیت، محترم، دوست داشتنی و خوش‌پوش بود. او یک مدیترانه‌ای صادق، بی غل و غش و صاف و ساده بود که برای رسیدن به موفقیت دست از هیچ تلاشی برنداشت و تا به پایان هیچ‌گاه متوقف نشد.
با نام اصلی ایوو لیوی (Ivo Livi) در 13 اکتبر1921 در شهر مونسومانو از توابع ایلت توسکانی متولد شد. پدرش جیوانی لیوی به رغم شغل و زندگی محقر، یکی از موسسان حزب کمونیست ایتالیا بود. فشار روزافزون فاشیسم در ایتالیا بر روی یهودیان، آن‌ها را به فکر مهاجرت به آمریکا انداخت. هنگامی که او دو ساله بود به همراه پدرش، مادرش ژوزفینا و خواهرهایش لیدیا جولیانو به مارسی مهاجرت کردند تا از آن‌جا راهی آمریکا شوند، ولی رویای آمریکایی آن‌ها از ثروت و آزادی مانند یک حباب ترکید. مونتان می‌گوید:"24ساعت پس از ورودمان به مارسی متوجه شدیم که تعداد مهاجران راهی به آمریکا دیگر کامل شده و فقط ما به مارسی آمده بودیم." بعد از چند سال زندگی در فرانسه، بقیه خانواده لیوی هم در حالی‌که جنگ‌زده شده بودند در سال 1929 به صورت دسته جمعی به فرانسه پناهنده شدند، ولی این تغییر و تحول هم نتوانست مشکل مالی خانواده را حل کند. وی در منطقه فقیرنشین بندری، راز مبارزه با مشکلات زندگی را آموخت:"اغلب پولی نداشتیم و خفت و خواری بسیاری را تحمل می‌کردیم." درآمد ناکافی پدر، باعث شد تا دو فرزند بزرگ‌تر خانواده، لیدیا و جولیانو درس و مدرسه را رها کرده و به دنبال کار بروند. اما ایوو به عنوان کوچکترین عضو خانواده هرچند که به اصرار پدرش رفتن به مدرسه را ادامه داد اما به هیچ عنوان درس خواندن را دوست نداشت و در کنار درس خواندن کاری هم به عنوان خدمتکار پیدا کرد. بالاخره ایو در یازده سالگی علی رغم اصرار پدر مدرسه را به طور کامل رها کرد و برای کار به یک کارخانه محلی رفت. در دهه چهل ، ایوو که حتی مدرک تحصیلی هم نداشت بعد از تجربه کار مشترک با خواهرهایش، مشاغل دیگری چون آرایشگری، کارگری در قسمت بارانداز بندر و گارسونی را نیز تجربه کرد. ایوو جوان به شکل غیرقابل تصوری شیفته فردآستر و رقص مشهورش Tap-Danceبود. آن‌چه که بیشتر جلب توجه می‌کرد این بود که وی یک جوان خوش‌اندام و خوش‌هیکل است. اما پس از آن اسمش را از ایوو لیوی به ایو مونتان (اسم جدید او ملهم‌ از افسانه‌ای بود که به وسیله مادرش در کودکی در هنگام بازی Yves Montand به او اطلاق می‌شد) در کلوب شبانه و کثیف و آلوده موریس شوالیه به کار پرداخت و شروع به تقلید شخصیت‌های میکی ماوس و دانلدداک کرد. کار در آن‌جا تا سال 1944 که وی راهی پاریس شد، ادامه یافت. در پاریس با ادیت پیاف خواننده زن جوان و هموطن خود آشنا شد. پیاف که پی به استعداد نهفته مونتان در آواز و نمایش برده بود، این کارگرزاده را زیر پر و بال خود گرفت و همه جوره حمایت کرد و ضمن نوشتن آهنگ‌های عامه‌پسند برای وی، به طراحی لباس و صحنه مونتان نیز پرداخت. این آوازها با رنگ و لعاب آمریکایی به همراه صدای مردانه مونتان، همواره برای فرانسوی‌های خرد شده در زیر فشار جنگ علامتی بود از امید به فاتحان آزادی‌بخش. پیروی مونتان از تعلیمات پیاف وی را در سال 1946 به ستاره مشهوری تبدیل کرد. در همین سال با همکاری پیاف در نخستین فیلمش «ستارگان بی‌فروغ» بازی کرد. سیمون سینیوره همسر مونتان درباره موفقیت سال1946 می‌گوید: "موفقیت این سال، مونتان و پیاف را از یکدیگر جدا کرد؛ زیرا پیاف نمی‌توانست او را تحمل کند."
بازی در فیلم ژاک پره‌ور، «برگ‌های ریخته» -که در ابتدا از جانب تماشاگران با استقبال روبرو نشد– وی را به شهرتی جهانی رسانید. علاوه بر این، سال 1949 سالی مهم و فراموش‌نشدنی در زندگی مونتان بود و آن هم آشنایی وی با سیمون سینیوره بود. این آشنایی موقعیت زندگی هر دو را کاملا عوض کرد. سیمون سینیوره در استانه جدایی از همسرش ایو آلگره کارگردان به سر می‌برد. وی که زنی زیبا و بسیار سرزنده بود مونتان را به زندگی مشترک در آپارتمانش دعوت کرد تا این‌که در 1951 تصمیم به ازدواج گرفتند که این زندگی مشترک 37سال –تا 1985- که سینیوره درگذشت، ادامه یافت.
شاید خود مونتان هرگز این تصور را نمی‌کرد که روزی –حتی به طور حاشیه‌ای- به سیاست بپردازد. در سال1950 وی با امضاء بیانیه‌ی صلح استکهلم –بر ضد سلاح‌های هسته‌ای– حضور علنی خود را خود را در سیاست اعلام داشت. وی خوب می‌دانست که شهرتش را باید ماهرانه در جهت اجرای خواسته‌هایش به کار برد. زمانی‌که فرانسه در هندوچین سرگرم نبرد بود، آوازهای ضدجنگ خواند که موضعی علنی در بین دو جناح درگیر جنگ بود . سال1952 با بازی در «مزد ترس» هانری ژرژ کلوزو موفق به مستحکم‌تر کردن جایگاه خود به عنوان بازیگر شد. کم مانده بود که مونتان این نقش همفری بوگارت‌وار را بازی نکند، وی البته در فیلم‌های بعدی‌اش دیگر به این گونه نقش‌های بوگارتی ادامه نداد. برای مردم فقط مهم بود که مونتان را ببینند و همین حضور بر روی پرده، کمبودهای بازیگری‌اش را جبران می‌کرد.
از هنگامی که در ابتدای دهه پنجاه محاکمات علنی در پراگ متوقف شد، این احساس به مونتان دست داد که شاید در مسیر اشتباهی قرار دارد و یک بار نیز با یادآوری این مورد ابراز تاسف کرد که در کنار شرکت در تظاهرات ضد جریان مک کارتیسم در آمریکا، نتوانست به نشانه اعتراض به محاکمات چکسلواکی، در پراگ حضور داشته باشد.
مدت زمانی طولانی لازم بود تا مونتان در میان خشم رفقای حزبی و حیرت اذهان و افکار عمومی، از کمونیسم رویگردان شود. علت این رویگردانی هم دیدار سال 1956 با خروشف بود، که به همراه همسرش به آن دعوت شده بود. در آن زمان، تانک های ارتش سرخ در بوداپست در حرکت بودند. زمانی‌که همین عمل را ارتش سرخ در پراگ تکرار کرد، مونتان برای همیشه کمونیسم را رها کرد و واسطه پر و پاقرص محافظه‌کاران شد. این عمل باعث ناراحتی و قطع ارتباط تعدادی از اعضای خانواده‌اش با وی شد.
این رویدادها در مسیر بازیگری مونتان نقش تعیین‌کننده و بسزایی داشتند: وی نمایش «شکار جادوگران» آرتور میلر با موفقیت خیره‌کننده به روی صحنه برد. فیلم «اعتراف» (1970) گوستاگاوراس یادآور محاکمه اسلانسکی در پراگ است که در آن مونتان نقش معاون وزیر امور خارجه را بازی کرد. سابقه شخصی وی در سیاست، تضمینی برای پذیرش این نقش‌ها در این‌گونه فیلم‌های سیاسی بود: «جنگ تمام است» (1966)، «Z» (1969) و «ای...مثل ایکار» (1978). وی در حدود شصت فیلم از انواع ژانرها بازی کرده است، از پلیسی تا کمدی و عاشقانه.
مونتان همیشه به خطاهای خود معترف بود و همیشه به جمله‌ای از گراهام گرین استناد می‌کرد: "سعی می‌کنم واقعیت را بفهمم، حتی اگر این واقعیت موجب برملا شدن ایدیولوژی و طرز فکرم شود." و درست به خاطر همین طرز تفکر همیشه مورد تحسین دوستان و احترام رقیبان بود.
این فرانک سیناترای محبوب فرانسوی‌ها_که تنها سی درصد از مردم این کشور خواستار انتخاب وی به عنوان رییس جمهور فرانسه بودند- به هنگام بازی در آخرین صحنه‌های فیلم «تقریبا کامل» ژان ژاک بنیوز در نزدیکی پاریس دچار سکته قلبی شد. وی به هنگام بازی در این فیلم بسیار سرحال و خستگی‌ناپذیر نشان می‌داد، در نقش یک دهقان سرزنده و کوشا ظاهر می‌شد. همسرش کارول آمیل که پسری سه ساله ازدواج با وی داشت، تا آخرین لحظه بر بالین وی حاضر بود. مونتان که حس مرگ بر وجودش غلبه می‌کرد، در لحظه‌های آخر با لبخند معروفش گفت: "من به اندازه کافی عمر کرده‌ام و زندگی خوبی هم داشتم، در نتیجه غم و حسرتی ندارم."
اندکی پس از اولین حمله قلبی، ایو مونتان بر اثر حمله دوم درگذشت، ساعت13:10 روز شنبه 9 نوامبر 1991. مرگ مونتان برای مردم فرانسه بسیار غافلگیرکننده بود و رادیو و تلویزیون با قطع برنامه‌های عادی خود به پخش سریع این خبر و برنامه‌ها و گزارش‌هایی در این رابطه پرداختند. این در شرایطی بود که دو هفته قبل از این واقعه نتیجه معاینات پزشکی دکترهای معالج حاکی از سلامتی صد در صد وی و بهترین شرایط جسمانی بود. جنازه مونتان در منزلش در سنت رمان پاریس در معرض آخرین دیدار دوستان و علاقه‌مندانش قرار گرفت و روز 13 نوامبر با حضور شخصیت‌های معروف و مقامات عالی‌رتبه و برجسته در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد. فرانسوا میتران –رییس جمهور وقت فرانسه– در این باره گفت: "وی شاهد برگزیده زمان ماست." آلن دلون هم گفت: "وی مانند یک برادر بزرگتر بود. از وی یاد گرفتم که گوش کنم. این اتفاق برای همسر و فرزند کوچکش بسیار ناراحت‌کننده است، ولی حالا سینیوره خیلی باید خوشحال باشد. حال او مونتان را در آن بالا دارد."

گزیده فیلمشناسی:
ستارگان بی‌فروغ، دروازه‌های شب (1946)
بت (1948)
یادگارهای گمشده (1950)
مزد ترس (1953)
ناپلئون، قهرمانان خسته‌اند، مارگریت شب (1955)
مردان و گرگ‌ها، جادوگران شهرسلیم (1956)
راه بزرگ آبی، اوایل ماه مه (1958)
قانون [در ایران: جایی‌که باد گرم می‌وزد] (1959)
بیا عشق بورزیم (1960)
آیا برامس را دوست دارید؟ [در ایران:دوباره خداحافظ]، حریم (1961)
گیشای من (1962)
قاتلین کوپه خواب [در ایران: حادثه‌ای در ترن]، جنگ تمام است، آیا پاریس می‌سوزد؟ (1965)
جایزه بزرگ (1966)
زندگی برای زندگی (1967)
آقای فریدم، شیطان از دم، یک شب ... یک ترن، Z (1969)
اعتراف، در یک روز روشن برای همیشه می‌توانی ببینی (1970)
دایره سرخ، عقده خود بزرگ ‌بینی (1971)
همه چیز روبراه است، سزار و رزالی (1972)
حکومت نظامی (1973)
اتفاق و خشونت (1974)
ونسان،فرانسوا، پل و...دیگران [در ایران:شکوه زندگی]، وحشی [در ایران:وحشی و جذاب] (1975)
پلیس پیتون 357 [در ایران: پلیس محله پیتون]، کلاهبردار بزرگ [در ایران: دزد و شارلاتان] (1976)
تهدید (1977)
جاده‌های جنوب (1978)
نور زن، ای...مثل ایکار [در ایران:ترور] (1979).

1958-Paris, France Yves Montand and his wife Simone Signoret 1921-1985 at premiere in Paris, France   1987-New York, NY Portrait of French actor Yves Montand at Alice Tully Hall for an AIDS benefit   Actor and Singer Yves Montand -1960   Actor and Singer Yves Montand -1960s   Yves Montand\Actor and Singer Yves Montand -1970   American actor Anthony Perkins, Swedish actress Ingrid Bergman and French actor Yves Montand on the set of the 1963 film Goodbye Again

Yves Montand visits the tomb of Polish Father Popieluszko, a supporter of the Solidarity movement-1989   Yves Montand Lends His Support to Solidarnosc Election Campaign-1989   Yves Montand & The Truth About Piaf. Interview refers to a biography about the legendary French singer Edith Piaf-1970   The Rev. Martin Luther King (left to right) Simone Signoret, Harry Belafonte, and Yves Montand.-1966   The Rev. Martin Luther King (left to right) Simone Signoret, Harry Belafonte, and Yves Montand.-1966

Italian-born French actor and singer Yves Montand-1972   Italian-born French actor and singer Yves Montand-1960s   Italian-born French actor and singer Yves Montand-1960   French singer Yves Montand during the Jean Christophe Averty show-1968   French actress Simone Signoret, her husband actor and singer of Italian origins Yves Montand (R), and director, screenwriter and producer Henri-Georges Clouzot-1961

French actress Simone Signoret and her husband, actor and singer, Yves Montand.-1961   French actress Simone Signoret and her husband Yves Montand during the award ceremony of the Music Hall Bravos in Paris.-1959   French actress Simone Signoret and her husband actor and singer of Italian origin, Yves Montand.-1961   French actress Simone Signoret and her husband actor and singer of Italian origin Yves Montand.-1961   French Actors Yves Montand and Simone Signoret-1960s

French actor, Yves Montand attends an electoral meeting of Polish trade union group Solidarity in Warsaw-1989   French actor Yves Montand strikes a debonair pose in top hat and white tie. Montand, originally Ivo Livi, was born in Tuscany, Italy in 1921.   French actor and singer Yves Montand on the set of literary show Apostrophes-1990   French actor and singer Yves Montand on the set of Jean de Florette, by French director, screenwriter and producer Claude Berri-1985  




به روز شده در : سه‌شنبه 28 خرداد 1387 - 16:7

_pgprintthis |_pgsendthis |
چهره هفته
  •   کوئنتین تارانتینو: در فكر ساختن قسمت سوم «بیل را بکش» هستم /نقش جوناه هیل در «جانگوی آزاد شده» بامزه‌ترین شخصیتی‌ست که تا حالا نوشته‌ام
  •   از کفاشی تا بازیگری
  •   استفاده نكردن از فن‌آوري‌هاي روز احمقانه است
  •   دیوید فینچر
  •   مایکل جکسون 1958-2009
  •   دنزل واشنگتن
  •   شان پِن
  •   آل پاچينو
  •   موریس ژار
  •   لی ماروین
  • آرشيو

    نظرات

    سارمن کشیش زاده
    سه‌شنبه 4 تير 1387 - 14:59
    3
    موافقم مخالفم
     

    بعضی از بازیگران رو با هیچ کلمه یا جمله ای نمیشه توصیفشون کرد. فکر کنم ایو مونتان از نسل بازیگرانی هست که همه چیزشون جادویی و سحرکننده است. مونتان بازیگری دوست داشتنی از نسلی جادویی که دیگر تکرار نمی شوند. وقتی چهره باوقار و باشخصیت ایومونتان با آن دوبله های دوست داشتنی (اسماعیلی، عرفانی یا ناظریان فرقی نمی کند) همراه می شود دیگر نمی توان از آن دل کند. ایو مونتان را همیشه دوست داشته ام. اصلا فکر می کنم یکی از از اولین ستاره هایی که در زمان نوجوانی شناختم همین مونتان بود.

    ضمنا بابت مطلب زیبا و قشنگی که برای ایو غزیز کار کردید ، ممنون.

    اشکان آتشکار
    چهارشنبه 5 تير 1387 - 15:34
    6
    موافقم مخالفم
     

    من اولین فیلمی که از ایو مونتان توذهنمه دایره سرخ ژان پیرملویله. ونتان نقش یک آدم الکلی رو بازی می کرد. نقش مقابلش رو دلون بازی می کرد. بعدها خیلی فیلمها از مونتان دیدم اما هیچکدامش مثل دایره سرخ نشدن برام.

    پوریا پورزند
    پنجشنبه 6 تير 1387 - 15:29
    1
    موافقم مخالفم
     

    من سینمای اروپا بخصوص فرانسه رو خیلی دوست دارم . در ویترین سینمای فرانسه هرچی که بخوای پیدا میشه از جمله بازیگران بزرگ یا بهتر بگویم ستاره های بزرگ و قدر. اولین تصویری که از ایو مونتان تو ذهنمه فیلم ترور هست. ترور رو خیلی وقتها که ابتدایی بودم تلویزیون پخش کرد. ایو مونتان صدای گرم و مردانه ای داشت که به دنبال کشف حقیقت بود. مردی بود آرماگرا و اصولی که عاقبت قربانی همین آرمانگرایی اش شد. بعدها از ایو مونتان خیلی فیلم ها دیدم و لذت بردم: دایره سرخ، مزد ترس،راه بزرگ آبی، اعتراف، زد و ....

    ایو مونتان یکی از همان چهره های مردانه و دوست داشتنی ست که بعید می دانم در تاریخ سینما تکرار شوند.

    اهورا پورشیرازی
    يکشنبه 9 تير 1387 - 14:12
    -1
    موافقم مخالفم
     

    ایو مونتان رو نمیشه دوست نداشت. یک مرد رومانتیک اما سرسخت و شکست ناپذیر. یکی از بهترین و اولین فیلمهایی که از مونتان دیدم "مزدترس" ژرژکلوزو بود. مونتان در این فیلم خیلی جوونه اما معرکه هست. فکر می کنم اگه این فیلم نبود شاید که مونتان این ستاره ای که بعد ها شد نمی شد. مزد ترس خیلی فیلم مهمیه و مونتان تو این فیلم معرکه هست. حتما فیلم رو ببینید.

    از دیگر فیلمهای مهم مونتان به سه فیلمی که برای گاوراس بازی کرد باید اشاره کرد. مونتان تو این سه فیلم هم معرکه است. تصویر یک قربانی. فربانی سیاست. اتفاقا این سه گانه هم بهترین فیلم های گوستاگاوراس هستند. مونتان چون بهترین بود در بهترین ها بازی کرد.

    اردشیر
    پنجشنبه 13 تير 1387 - 15:37
    -4
    موافقم مخالفم
     

    زندگی و ماجراهای ایو مونتان هم مثل بقیه بازیگران و ستاره های بزرگ سینما جالبه. خودش هم آدم جالبی بوده. اما اینکه شماها اسم اکران فیلم های مونتان رو در زمان قبل از انقلاب کار کردین از همش جالب تره.

    پویا
    يکشنبه 16 تير 1387 - 15:41
    -6
    موافقم مخالفم
     

    نسلی که نوجوانی و جوانی‌اش را در اولین سال‌های پس از انقلاب تجربه می‌کرد، حتما تب و تاب فرهنگی و هنری آن سال‌ها را به یاد دارد. تب و تابی که در خیلی جاها سیاست‌زده بود و پس از سال‌ها سکوت، زمان می‌خواست تا جای خودش را در جامعه پیدا کند و بتدریج از سیاست‌زده‌گی و شعارزده‌گی به روشن‌اندیشی و پویایی و نقادی برسد. این زمان هرگز برای این نسل و این تب و تاب فراهم نیامد. از تب و تاب فرهنگی و هنری ِ آن سال‌ها که گفتم، ما نسل نوجوان و جوان آن روز حتما فیلم Z را بخاطر داریم که یکی از پربیننده‌ترین فیلم‌های روی پرده‌ی سینماها بود. من یادم هست که این فیلم را در سینما بلوار در بلوار الیزابت دیدم. فیلم با کارگردانی کوستا گاوراس ِ یونانی‌الاصل و بازیگرانی از جمله ایو مونتان و ایرنه پاپاس در سال 1969 ساخته شد. زبان اصلی فیلم فرانسوی بود و موسیقی متن آن را موسیقیدان برجسته میکیس تئودوراکیس ساخته بود. فیلم Z جایزه‌های زیادی و از جمله اسکار برای بهترین فیلم خارجی را گرفت. دو سه روز پیش که این فیلم را پس از سال‌ها دیدم.داستان فیلم Z از روی یک ماجرای سیاسی واقعی ساخته شده است: گریگوری لامبراکیس پزشک یونانی، فعال سیاسی و مبارز ضد فاشیست آلمان، در سال‌های 1960 یک جنبش ضد جنگ در یونان را رهبری می‌کرد. جنبشی چپ‌گرا - و نه لزوماً کمونیست یا هوادار شوروی- که بر ضد جنگ ویتنام و برای صلح و عدالت اجتماعی فعالیت مسالمت‌آمیز داشت. لامبراکیس در سال 1963 در جریان یک میتینگ مسالمت‌آمیز در تسالونیکی یونان به دست گروه‌های شبه نظامی و لباس‌شخصی‌های دست راستی به قتل رسید. در جریان تحقیقات و دادرسی که پس از قتل لامبراکیس انجام گرفت، معلوم شد گروه‌های سازمان یافته‌ی لباس‌شخصی‌ با بالاترین مقامات سیاسی و نظامی در ارتباط بوده‌اند و از طرف آنها برای بر هم زدن تظاهرات و همین قتل لامبراکیس، هدایت و پشتیبانی می‌شده‌اند. در جریان دادرسی و پس از آن،‌ جنبش صلح و عدالت اجتماعی، رشد و اقبال زیادی در میان جوانان ِ یونانی پیدا کرد و گروه «جوانان لامبراکیس» تشکیل شد که اولین رهبر آن میکیس تئودوراکیس بود. شعار اصلی این جنبش همان حرف Z یا کوتاه شده‌ی Zei بود، به معنی «او زنده است!». از سال 1982، هر ساله ماراتون کلاسیک آتن به یاد لامبراکیس با شرکت دونده‌گانی از کشورهای مختلف انجام می‌شود، که یادآور ماراتون ِ صلح خود ِ لامبراکیس پیش از کشته‌شدن ِ او است. وقتی که فیلم را می‌دیدم به این فکر می‌کردم که «Z» برای ما یک نوستالژی، یک خاطره، نیست. متاسفانه پس از حدود 40 سال از ساخته شدنش و پس از 27 سال که از نمایش آن می‌گذرد، هنوز، بخشی از واقعیت ِ زندگی ما است. ...

    فرود استخر
    پنجشنبه 20 تير 1387 - 9:56
    10
    موافقم مخالفم
     

    با سلام

    بسیار عالی است.

    فواد
    جمعه 21 تير 1387 - 13:3
    -1
    موافقم مخالفم
     

    سلام.پيمان باز هم عالي و كامل.ايول.فقط موندم چرا اينجا كسي درباره دوبلورش حرف نميزنه؟

    منوچهر اسماعيلي اسطوره تاريخ دوبلاژ ايران.كسي كه بي شك بخشي از اعتبار و معروفيت ايو مونتان مديون صدايه جاودانه اوست

    پرويز
    شنبه 22 تير 1387 - 10:31
    -1
    موافقم مخالفم
     

    سلام من از فيلم اي مثل حيلي خوشم مياد منو به خاطات 28 سال پيش ميبره مخصو صا موسقي فيلم

    پدرام تجریشی
    دوشنبه 24 تير 1387 - 14:47
    0
    موافقم مخالفم
     

    آقا فواد عزیز آخه این مطلب که ترجمه هست چه ربطی داره به دوبله؟

    اما واقعا هم دیدن فیلمهای ایو مونتان خاطره انگیزه. اون هم برای هر سنی و هر سلیقه ای!

    گلنوش صالح
    سه‌شنبه 1 مرداد 1387 - 14:50
    3
    موافقم مخالفم
     

    من آخرین تصویری که از ایومونتان تو ذهنمه فیلم راه بزگ آبی هستش. چقدر این فیلم غم انگیز و تلخه. و چقدر مونتان دوست داشتنی و نازنین. مونتان مرد خانواده که اگر قانون شکنی هم می کنه برای سعادت و خشبختی خانواده اش هست. اما مرگ ناباورانه و تلخ او اشک از چشم هر بیننده ای در می آورد.

    حامد
    سه‌شنبه 1 مرداد 1387 - 15:2
    2
    موافقم مخالفم
     

    سلام من عکسی از ایو مونتان و مرلین مونرو را در اینترنت دیده ام. آیا این دو هنرپیشه فیلم مشترکی بازی کرده کرده اند؟

    کیوان مجد
    سه‌شنبه 1 مرداد 1387 - 16:38
    2
    موافقم مخالفم
     

    مونتان توی ایران به دلیل اکران فیلمهاش در زمان شاه و نمایش اونها در تلویزیون در بعد از انقلاب ، ستاره شناخته شده و محبوبیه. قدیمی ها با مونتان حس نوستالوزیشون زنده میشه و نسل ما هم که خوب، نمی تونیم منکر جذابیت ستاره، بازی های خوب و شخصیت والای ایثن مرد دوست داشتنی بشیم. من اولین فیلمی که از ایو دیدم ترو بود و آخریش هم مزدترس به صورت زیرنویس فارسی بود.

    هومن شیدایی
    چهارشنبه 2 مرداد 1387 - 14:44
    -1
    موافقم مخالفم
     

    (برای حامد):

    ایو مونتان و مرلین مونرو فیلمی دارند به اسم Let's Make Love محصول 1960 آمریکا و به کارگردانی جورج کیوکر.

    حامد
    پنجشنبه 3 مرداد 1387 - 14:25
    -6
    موافقم مخالفم
     

    جناب شيدائي از توجه شما خيلي متشكرم. از ايو مونتان و سيمون سينيوره فيلم پليس پيتون 357 را در برنامه هاي فيلمخانه ديديم. عليرغم متوسط بودن فيلم، تماشاي بازي اين دو در پرده بزرگ بسيار لذت بخش بود.

    هومن شیدایی
    شنبه 5 مرداد 1387 - 15:44
    -1
    موافقم مخالفم
     

    من پلیس پیتون 357 رو دیدم. اما روی V.H.S که به نظرم خیلی جذاب بود. دوبله خوبی داشت و خیلی حال کردیم. البته این مال زمان اول دبیرستان بود. نمی دونم که اگه الن هم بیبینمش باز هم همون احساس رو نسبت به فیلم دارم یا نه!

    پویا ایرانی نژاد
    چهارشنبه 16 مرداد 1387 - 15:11
    2
    موافقم مخالفم
     

    توی تمام فیلمهایی که از مونتان دیدم فکر کنم کارهایی که با کلود سوته انجام دادن از همه بهتر باشن یا یکجورایی به روحیه و شخصیت خود مونتان نزدیکتر باشن. "سزار و رزالی" فیلم غریبی ست. مونتان یک مرد مهربان و با شخصیته که با مشکلات عاطفی بسیاری روبروست. وقتی رمی اشنایدر اون رو رها می کنه و میره فکر نمی کنم که کسی باشه که به اشنایدر حق بده. همه طرف مونتان هستن. وقتی در پایان فیلم اشنایدر برمی گرده و مونتان خودش رو به کوچه علی چپ می زنه و اون رو تحویل نمی گیره یکجورهایی تماشاگر هم انتقام عاطفی و احساسی خودش رو از اشنایدر می گیره. من فکر می کنم این فیلم خیلی به زتدگی خصوصی مونتاننزدیک باشه. فرانسوی ترین یا اروپایی ترین فیلم او هست. اما "ونسان، فرانسوا ، پل و دیگران" رو هم نباید از یاد برد. داستان روابط خدشه دار شده و مشکل دار زنها و مردهای فرانسوی در دهه هفتاد. مونتان عصبی، کلافه و با هزار و یک مشکل و انتظاراتی که بقیه از او دارن. دپاردیوی جوان در طول فیلم بازتاب دهنده جوانی اوست. رابطه او با زنها غریب بود همانطور که با سینیوره و پیاف بود در این دو فیلم به خوبی منعکس شده.

    داریوش
    چهارشنبه 23 مرداد 1387 - 15:17
    1
    موافقم مخالفم
     

    من سزار و رزالی رو خیلی دوست دارم. اصلا فکر می کنم حاصل همکاری کلود سوته و ایومونتان و رمی اشنایدر عالی بوده. مزد ترس رو هم خلی دوست دارم.

    مازیار
    پنجشنبه 24 مرداد 1387 - 14:28
    0
    موافقم مخالفم
     

    دوباره خداحافظ هم فیلم جالبیه. هم اینگرید برگمن رو داره و هم ایومونتان. خیلی هم به هم می یان. فقط مشکل فیلم آنتونی پرکینزه. مونتان نقش یک آدم جاافتاده و باشخصیت رو داره که به اضافه برگمن خیلی دیدنی میشه. البته نقش آناتول لیتواک رو نباید نادیده گرفت.

    نادیا
    چهارشنبه 30 مرداد 1387 - 17:49
    -4
    موافقم مخالفم
     

    ایو مونتان هم بازی های محشری داره و هم شخصیت محسور کننده ای.

    احسان
    پنجشنبه 31 مرداد 1387 - 18:31
    -2
    موافقم مخالفم
     

    پدر من عاشق ایو مونتان هست. تقریبا تمام فیلمهاشو دیده. خیلی سینمای فرانسه رو دوست داره. زمان نوجوانی و جوانیهاش در زمان شاه تمام فیلمهای آلن دلون و بیشتر فیلمهای مونتان رو دیده. برای من هم از خاطراتش موقع دیدن اون فیلمها زیاد تعریف کرده و می کنه.

    کیانو - ت
    شنبه 2 شهريور 1387 - 14:54
    1
    موافقم مخالفم
     

    مونتان یکی از بازیگرهای محشره تاریخ سینماست که به راحتی می تونست تو هالییود کار کنه و اونجا هم یک ستاره بزرگ بشه. اما چرا نشد ، نمی دونم. ضمکنا من عاشق سزار ورزالی و دوباره خداقظشم.

    اشكان كيا
    شنبه 3 اسفند 1387 - 14:51
    -1
    موافقم مخالفم
     
    وودی آلن

    من ايو مونتان رو خيلي دوست دارم. خيلي بهتر از ستاره هاي الان سيماست. يك نجابت و شخصيتي تو بازي و رفتارش ديده ميشه كه عمرا بازيگرهاي الان داشته باشن.

    یونس
    دوشنبه 14 فروردين 1391 - 22:39
    1
    موافقم مخالفم
     

    به نظر من بازی مونتان در فیلم ای... مثل ایکار یک شاهکاره خدا بیامرزدش بخصوص اون صحنه ی اخر فیلم که خودشم جلوی پنجره ترور میشه و با موسیقی متن زیبای انیو موریکونه همراه هست روحش شاد یادش گرامی.

    اضافه کردن نظر جدید
    :             
    :        
    :  
    :       



    استفاده از مطالب و عكس هاي سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سايت سينماي ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

    كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت`پارسیس است.

    مجموعه سايت هاي ما : تهران ما ، مشهد ما ،  سينماي ما ، تئاترما ، خانواده ما ، اينترنت ما

     سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
    Copyright 2005-2010, cinemaema.com