دنزل واشنگتن و تونی اسکات :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ما :: سينمای جهان
     صفحه‌اول     گزارش     گالري‌عكس     تبليغات     درباره‌ما     ارتباط‌ با ما     سينماي ما     
 
   
       پنجشنبه 19 بهمن 1391 - 12:23         



دنزل واشنگتن و تونی اسکات

گفتگو با کارگردان و بازیگر «گرفتن پلهام 1،2،3» درباره آخرین همکاری‌شان
فیلم پلیسی درباره اعضاي يك خانواده


ترجمه: لیلا رحمان ستایش

سینمای ما - پیش درآمد: نسخه اصلي سال 1975 ساخته شد. قصه فيلم درباره يك آدمکش نيويوركي (با بازي جان تراولتا) است كه با همكاري تعدادي از دوستانش، مسافران يك متروي شهري را به گروگان مي‌گيرد. وي در اِزاي آزادي گروگان‌ها، درخواست مبلغ كلاني پول نقد مي‌كند. واشنگتن در فيلم مامور ويژه پليسي است كه سعي مي‌كند در دفتر مركزي ايستگاه مترو، زمام امور را در دست گيرد و با گروگان‌‌گيرها مذاكره كند. اين فيلم به تازگی به روي پرده سينماهاي جهان رفته و با فروش متوسطي رو به‌رو شده است. واشنگتن و اسكات، پيش از اين در فيلم‌هايي مثل «مردي در آتش»، «یادآوری» و «گنگستر آمريكايي» با يكديگر همكاري كرده‌اند و اسكات در مصاحبه‌هاي گوناگون گفته كه واشنگتن بازيگر مورد علاقه‌اش است و دوست دارد بيشتر فيلم‌هايش را با بازي وي در نقش اصلي بسازد. اسكات و واشنگتن در يك گفتگو با خبرگزاري آسوشيتدپرس درباره جنبه‌هاي مختلف فيلم «گرفتن بلهام 1، 2، 3» صحبت كرده‌اند. دنزل واشنگتن و توني اسكات اين روزها خود را آماده همكاري مشترك در يك فيلم جديد مي‌كنند كه هنوز اطلاعات مربوط به آن را به صورت رسمي اعلام نكرده‌اند.

- شما معمولا در نسخه‌هاي دوباره‌سازي شده فيلم‌هاي سينمايي بازي نمي‌‌كنيد. در اين فيلم چه ديديد كه باعث شد فكر كنيد نياز به دوباره‌سازي آن است و شما هم مي‌خواهيد نقشي در آن داشته باشيد؟

واشنگتن:
احساس شخصي‌ام اين است كه نسخه اصلي، فيلم درجه يكي بود. قصه و حال و هواي آن خيلي بهتر و غني‌تر از «كانديداي منچوری» است. در وهله اول، قصه فيلم درباره وضعيت بحران و گروگانگيري در يك قطار شهری نيويورك است. نكته مشترك هر دو فيلم دوباره‌سازي شده‌اي كه بازي كرده‌ام، همين نكته است كه يك وضعيت بحراني را به نمايش مي‌گذارد. اين مساله كه قصه در شهر نيويورك هم رخ مي‌دهد، برايم جالب توجه بود. نمي‌‌توانم بگويم كاراكتري كه من در فيلم بازي مي‌كنم چه شباهت‌هايي با كاراكتر والتر ماتائو در نسخه اصلي دارد. ولي تلاش خودم اين بود كه نقش را درست بازي كنم. من هم نمي‌دانم چرا فيلمسازان، فيلم‌هاي قديمي را دوباره‌سازي مي‌كنند. شايد مي‌‌خواهند با اين كار برخي حرف‌هاي قديمي را به روز كنند و با يك تغيير شكل تازه، در اختيار تماشاگران امروزي قرار دهند.

راستي توني، تو چرا اين كار را كردي؟ براي من هم خيلي جالب است جواب آن را از زبان خودت بشنوم.

اسكات:
من فكر مي‌كنم انگيزه‌هاي كاراكترهاي اصلي اين دو فيلم (نسخه اورژينال و نسخه دوباره‌سازي شده) با يكديگر متفاوت است. شباهت‌هاي قصه آنها به وضعيت گروگانگيري در يك ايستگاه مترو خلاصه مي‌شود، اما كمي درباره كاراكتر رابرت شاو در نسخه اصلي فكر كنيد و بعد آن را با كاراكتر دنزل در نسخه جديد مقايسه كنيد تا متوجه انگيزه‌هاي كاملا متفاوت هر دو كاراكتر شويد. براي مثال والترماتائو در فيلم اصلي پليس قصه بود.
واشنگتن: دوست ندارم اينقدر نقش يك پليس را در فيلم‌ها بازي كنم.

- پس من وقتي گفتم پس‌زمينه قصه فيلم، برگرفته از ماجراي يك كارمند معمولي بود درست گفته بودم؟

اسكات:
بله. در عين حال اين قصه اعضاي يك خانواده است و قصه فيلم تلفيقي از اين دو تاست.

- گفتيد نمي‌خواستيد يك بار ديگر در نقش مامور اف.بي.آي ظاهر شويد و مي‌خواستيد نقش يك آدم معمولي را بازي كنيد. مي‌خواستيد با بازي در چنين نقشي به كجا برسيد؟

واشنگتن:
به عمق كاراكتر يك انسان. نمي‌خواستم يك پليس كليشه‌اي باشم. در «مرد نفوذي» هم مامور پليسي بودم كه بايد با يك سري گروگانگير مبارزه کنم. آن صحنه‌اي كه يك اسلحه به سمت او مي‌كشند برايم خيلي جالب بود، زيرا تا پيش از آن چنين صحنه‌اي را در هيچ فيلمي بازي نكرده بودم. او يك آدم معمولي بود كه در شرايطي استثنايي و وضعيتي ويژه گير افتاده بود. جنس نقشي كه او بازي مي‌كرد، متفاوت از جنس نقش‌هاي ديگر بود. اين كاراكتر سر صحنه ماجرا ظاهر شد تا بفهمد چه اتفاقي دارد مي‌افتد، وي بدون اين‌كه خودش هم بداند، در اين محل در موقعيتي قرار گرفت تا خودش را به رستگاري برساند. او خودش هم نمي‌‌دانست كه قرار است چنين اتفاقي بيفتد. اين چيزي بود كه او به آن نياز داشت. وقتي وي درگير اين ماجرا مي‌شود و بيشتر و بيشتر در آن فرو مي‌رود، در درون خودش احساس مي‌كند كه دارد اتفاقاتي رخ مي‌دهد. هنگام بازي در اين فيلم جديد هم همين حس و حال را داشتم.

- در ارتباط با اين كاراكتر چه تحقيقاتي كرديد؟ مثلا رانندگي يكي از اين قطارهاي مترو را انجام داديد؟

واشنگتن:
به طور طبيعي براي هر نقش و كاراكتري تحقيقات لازم را انجام مي‌دهم. در وضعيت ظاهري،‌ سعي كردم آدم‌هاي اين رشته را بشناسم. با آنها غذا خوردم و حسابي صحبت كردم. يكي از دلايلي كه همكاري با توني را دوست دارم، اين است كه او هم مثل من مشتاق تحقيق است و تحقيقات زيادي درباره كاراكترهاي اصلي فيلم‌هايش انجام مي‌دهد. پيش از هر چيز، خود او مي‌خواهد بداند اين كاراكترها چه كساني هستند، چه كارهايي مي‌كنند و چرا آن كارها را انجام مي‌دهند. او تجربيات خودش را در اختيار بازيگران قرار مي‌دهد و اين كمك خيلي زيادي به هنرپيشه‌هاي فيلم مي‌كند. توني مرا همراه خودش به مكان‌ها و مراكز خيلي زيادي برد كه به نوعي در ارتباط با قصه و ماجراهاي فيلم بود. پيش از شروع فيلمبرداري كاملا با فضا و حال و هواي قصه آشنا بودم و با آن احساس غريبي نمي‌كردم. در ميان مكان‌هايي كه براي ديدار رفتيم، يكي هم مركز فرماندهي ايستگاه مترو بود. آنجا خيلي بزرگ بود و آدم داخل آن گم مي‌شد. فضاي آنجا 10 برابر بزرگ‌تر از كل صحنه فيلمبرداري ما بود.
اسكات: به بزرگي محوطه زمين فوتبال بود. چيزي شبیه مركز ناسا. ولي كمك زيادي به ما كرد تا حال و هوا و روحيه كلي فيلم را بگيريم. اگر شما نسخه اصلي فيلم را تماشا كنيد. متوجه عظمت صحنه‌هاي آن مي‌شويد. مي‌خواستم با الهام از دنياي واقعي يك فضاي واقعي را در فيلم خلق كنم. در عين حال، مي‌خواستم تمام اين كارها طوري صورت بگيرد كه جنبه سرگرم‌كنندگي آن از دست نرود. اين شيوه‌اي است كه هميشه هنگام ساخت فيلم‌هايم از آن پيروي مي‌كنم.
واشنگتن: ما درباره عناصر و موضوعات زيادي با يكديگر صحبت كرديم. براي من هم خيلي مهم بود كه همه چيز واقعي به نظر برسد و در همان حال سرگرم‌كننده هم باشد. خيلي از كاركنان ايستگاه مترو با ما همراهي كردند و اطلاعات خيلي خوبي درباره وضعيتي كه دارند به من دادند. مشاور تكنيكي فيلم هم يك آدم قديمي و كهنه‌كار است كه كارش را خيلي خوب مي‌داند و راهنمايي‌هاي خيلي خوبي در طول توليد فيلم به من كرد. او موقعيت كاراكتر مرا در آن شرايط بحراني، خيلي خوب برايم توضيح داد.

- فيلم، موسيقي متن خيلي خوبي دارد. آيا شنيدن نواي اين موسيقي در زمان توليد، كمك مي‌كرد تا نقش خودتان را بهتر بازي كنيد؟

واشنگتن: همين طور است، اما موسيقي‌اي كه من خودم گوش مي‌كنم، الزاما همان چيزي نيست كه شما در فيلم مي‌شنويد. انتخاب اين موسيقي، تصميم و خواست كارگردان بود. من و اسكات زمان توليد «مردي در آتش» هم روي نوع موسيقي فيلم با هم صحبت كرديم.
اسكات: مي‌خواستم با الهام از دنياي واقعي يك فضاي واقعي را در فيلم خلق كنم. اين شيوه‌اي است كه هميشه هنگام ساخت فيلم‌هايم از آن پيروي مي‌كنم.
اسكات: آنچه ما در اين ارتباط انجام داديم، يك تحقيق خوب و همه‌جانبه بود در اين ارتباط به موسيقي نسخه اصلي و همچنين برخي فيلم‌هاي قديمي ديگر گوش كرديم. حتي بسياري از فيلم‌هاي دنزل را تماشا كرديم. همه اين كارها براي آن بود كه لحن اصلي موسيقي فيلم را پيدا كنيم. اين موسيقي كمك مي‌كرد تا ديالوگ‌ها هم بهتر و روان‌تر به زبان كاراكترها بيايد. حال و هواي موسيقي فيلم يك جورهايي ديدگاه كاراكتر اصلي قصه را بازگو مي‌كند. اين قوتي كه شما در اين ديدگاه مي‌بينيد، ناشي از همان كار تحقيقاتي است كه انجام داده‌ايم.

منبع : سینمای ما



       
       
       
به روز شده در : سه‌شنبه 30 تير 1388 - 1:52

_pgprintthis |_pgsendthis |
گپ
  •   آل پاچینو: بیشتر بازیگران مثلِ سربازانِ پیر از رده خارج می‌شوند
  •   گفت‌و‌گو با آسا باترفیلد و کلویی مورتس
  •   مي‌دانم كه آدم خوش‌شانسي هستم
  •   جان تراولتا
  •   راسل کرو
  •   دنزل واشنگتن و تونی اسکات
  •   روی اندِرسون
  •   لئوناردو دی کاپریو
  •   میلی سیریوس
  •   سث روگن
  • آرشيو



    اخبار مرتبط

    نظرات

    آرزو درتاج
    چهارشنبه 31 تير 1388 - 14:56
    -2
    موافقم مخالفم
     
    نام دنزل واشنگتن در «کتاب الی» نوشته شد

    مصاحبه خاتوادگی جالبی بود. این روزا مصاحبه های خیلی خوبی کار می کنید. ممنون

    هستی
    چهارشنبه 31 تير 1388 - 17:21
    7
    موافقم مخالفم
     
    نام دنزل واشنگتن در «کتاب الی» نوشته شد

    این روزها مصاحبه هاتون خیلی جذاب شده. انشاالله همچنان ادامه پیدا کنه.

    شاهین افشاری
    چهارشنبه 31 تير 1388 - 18:37
    6
    موافقم مخالفم
     
    نام دنزل واشنگتن در «کتاب الی» نوشته شد

    معمولا بازسازی ها فیلمهای خوبی از کار در نمیان. حالا چرا واشنگتون توی همچین فیلمی بازی کرده خدا می دوونه. الته یکی از دلایلش پوله. و دلیل دومش دوستی با تونی اسکات. حتما همینطوره

    تکین افروز
    پنجشنبه 1 مرداد 1388 - 13:42
    1
    موافقم مخالفم
     
    نام دنزل واشنگتن در «کتاب الی» نوشته شد

    هیچدوم از مصاحبه هاتون به پای مصاحبه روی اندرسون نمی رسه.

    آقا شجاع
    پنجشنبه 1 مرداد 1388 - 15:10
    5
    موافقم مخالفم
     
    نام دنزل واشنگتن در «کتاب الی» نوشته شد

    مصاحبه بدی نبود

    نوید وزیری
    جمعه 2 مرداد 1388 - 19:53
    5
    موافقم مخالفم
     
    دیوید کراننبرگ احتمالا کارگردان، دنزل واشنگتن احتمالا بازیگر

    خیلی جذاب بود و البته جدید. خسته نباشید

    خشایار
    دوشنبه 5 مرداد 1388 - 17:22
    -9
    موافقم مخالفم
     
    دیوید کراننبرگ احتمالا کارگردان، دنزل واشنگتن احتمالا بازیگر

    تونی اسکات تنها یک تجاری ساز هست اما دنزل واشینکتن ستاره بزرگیه. مصاحبتون هم جال بود.

    محمدرضا
    سه‌شنبه 6 مرداد 1388 - 16:58
    4
    موافقم مخالفم
     
    دیوید کراننبرگ احتمالا کارگردان، دنزل واشنگتن احتمالا بازیگر

    مثل همه مصاحبه هاتون کار خوبی بود

    هومن شیدایی
    سه‌شنبه 6 مرداد 1388 - 19:2
    1
    موافقم مخالفم
     
    دیوید کراننبرگ احتمالا کارگردان، دنزل واشنگتن احتمالا بازیگر

    امیدوارم که بازم مصاحبه هایی مثل روی اندرسون رو توی سایت داشته باشین. تا حالا دو دفعه خوندمش. آخه سینمای اندرسون کمی سخت و مشکله. هرچی بیشتر با این جو کارگردانا آشنا شیم بهتره.

    زهرا
    چهارشنبه 7 مرداد 1388 - 18:11
    0
    موافقم مخالفم
     
    دیوید کراننبرگ احتمالا کارگردان، دنزل واشنگتن احتمالا بازیگر

    ممنون از خانم ستایش . مثل همیشه حرفه ای و بی عیب و نقص

    اضافه کردن نظر جدید
    :             
    :        
    :  
    :       



    استفاده از مطالب و عكس هاي سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سايت سينماي ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

    كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت`پارسیس است.

    مجموعه سايت هاي ما : تهران ما ، مشهد ما ،  سينماي ما ، تئاترما ، خانواده ما ، اينترنت ما

     سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
    Copyright 2005-2010, cinemaema.com